آیت‌الله اصفهانی و اقدامات رضاشاه

همانطور که گفته شد حکومت رضاشاه در ایران و اقدامات تجددمآبانه و ضد دینی او باعث اعتراض روحانیون ایرانی و مراجع نجف چون آیت‌الله اصفهانی، آیت‌الله نائینی و آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری گردید. اقدامات ضد دینی رضاخان که هر روز رنگ و بوی تندتری می گرفت، مخالفت های متعددی را از جانب این مراجع و روحانیون به دنبال داشت. روش علمای نجف برای خنثی کردن اقدامات رضاشاه، در ابتدای سلطنت وی به آرامی و نفوذ در تصمیم گیری های شخص شاه از طریق پاکسازی اطرافیان او بود.

آیت‌الله اصفهانی در سال 1306ش/1927م در برخورد با نماینده رضاشاه ضمن حفظ این موضع خود سعی نمود که اقتدار علمای نجف را به رخ دولت بکشاند و پیشنهاداتی از جانب ایشان برای دولت وقت (مخبرالسلطنه) فرستاده شد. اندکی پس از این ماجرا و در طی حرکت حاج آقا نورالله اصفهانی و روحانیون حوزه علمیه اصفهان در شهریور 1306ش/سپتامبر 1927م و مهاجرت به قم، آیت‌الله اصفهانی در طی نامه ای به ایشان اظهار داشتند: «البته این عوامل فاسده [اطرافیان رضا شاه] نخواهند گذاشت و اگر از بعضی از آنها لفظاً مساعدت شود، هزار گربه رقصانی خواهند کرد که مقدمات عقیم شود.» و تأکید داشتند از بهانه دادن به دست دیکتاتور خودداری شود. با وجود اعتقادی که سید ابوالحسن اصفهانی نسبت به حل مشکلات داشته، آمادگی خود را برای مساعدت به روحانیون مهاجر اعلام می کند و می نویسد: «غرض آن است شهد الله دل ما خون است و اگر راهی برای اصلاح و انجام بعض مطالب داشته باشیم که رفع همه فساد شود، بلکه احداث فساد بلاد نتیجه نشود حاضر و فداکار هستیم.»

نامه فوق که ارزش تاریخی فراوانی دارد، بیانگر دیدگاه و وضع کلی علمای نجف بلکه علمای ایران نسبت به حکومت و اقدامات رضاشاه در سال های اولیه حکومت اوست. با شدت یافتن اقدامات ضد اسلامی رضاشاه و قانون نظام اجباری و تخته قاپو کردن عشایر، آیت‌الله اصفهانی نیز در پاسخ به این اقدامات به حمایت از مردم پرداخت. طبق خاطراتی که به آیت‌الله بروجردی منتسب است، آمده است که در بازگشت ایشان از سفر حج و اقامت در نجف، علما از جمله سید ابوالحسن اصفهانی به منزل ایشان آمده و در طی جلسات گفت و شنودی که داشته اند آیت‌الله اصفهانی گفته اند: که ما باید افرادی را به میان عشایر بفرستیم و آنان را علیه اقدامات رضاخان تحریک کنیم ولیکن این طرح ایشان با مخالفت آیت‌الله نایینی روبرو گردیده بود. این تغییر موضع آیت‌الله اصفهانی به دنبال شدت یافتن اقدامات ضد اسلام رضاشاه و بی نتیجه بودن اقدامات علمای مهاجر اصفهان و مسکوت گذاردن پیشنهادات آنان از سوی دولت بود. آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی در این هنگام با طرح حمایت کامل خود از تشکّلهای دینی و انجمن های تبلیغی که در جهت خنثی سازی توطئه رژیم بود، ضمن نامه ای به سید ابوالحسن طالقانی اعلام داشت:

« از این که برای رفع شبهات معاندین و حفظ عقاید ضعفای مسلمین، بنای تاسیس مرکزی در مدرسه مروی دارید که مرکب از فضلا و صلحا باشد بی اندازه مسرور شدم...لکن این مطلب بزرگ محتاج است به استعداد کامل و ترکب از اشخاص فاضل متتبع مستقیم السلیقه و کتب بسیار و مجلات خارجه و داخله که به السنه مختلف است و مترجمین صحیح العقیده که خدای ناکرده اگر با استعداد ناقص و عدم تهیه اسباب، علاف این مطلب شود و از عهده کماهو حقه بیرون نیایند، معاندین شیرتر می شوند...علی ای حال جدیت نمایید و بزودی داخل در مطلب شوید و حقیر هم بر حسب وظیفه دینیه خود به مقدار مقدور مساعدت خواهم [کرد] و هر مطلبی که دخالت در تایید این مطلب داشته باشد و از حقیر بر آیید اشاره فرمایید کوتاهی نخواهد شد؛ و اگر فرصت و مجال باشد ، شاید یک دستور العمل اساسی کلی برای دخول در مطلب عرض کنم که پسند آن ذوات مقدسه – ایدهم الله تعالی-باشد.»

رضاشاه در این زمان ضمن گماردن جاسوسانی برای آیت‌الله اصفهانی، از ارسال وجوهات شرعی از ایران به نجف نیز جلوگیری کرد. آیت‌الله اصفهانی نیز با درک اوضاع حساس ایران و اوجگیری اقدامات رضاشاه، برخی طلاب و وعاظ را ملزم به مبارزه با رضاخان کرد. سید ابوالحسن اصفهانی به شیخ محمد تقی بهلول که در این دوران برای تکمیل معلومات دینی خود و رسیدن به درجه اجتهاد به نجف آمده بود، می گوید :

« به فتوای من درس خارج خواندن برای تو حرام قطعی است و بر تو واجب عینی است که علیه پهلوی و قوانین خلاف قرآنی که اجرا می کند، سخنرانی کنی، تا زمانی که تو مجتهد شوی، رضا شاه هیچ مسلمانی را در ایران باقی نخواهد گذاشت تا از تو تقلید کند. » همچنین آیت‌الله اصفهانی ضمن تایید اقدامات بهلول در مقابله با شهربانی رژیم به وی می گوید بر تو واجب است که رویه خود را ادامه دهی و به او توصیه می کند: «ابتدا بر تو لازم نیست که جنگ کنی، منبر برو و حکم خدا را بگو، اگر جلو گیری کردند و به شما حمله کردند، مدافعه کن، در این صورت حق داری و مسؤول نیستی و هر کس در راه خدا کشته شود شهید است.»

ایشان کشته شدگان در راه مبارزه با رژیم پهلوی را شهید اعلام کرده و دستور به مدافعه دادند. باوقوع قیام مسجد گوهرشاد مشهد در 20تیرماه1314ش/جولای1935م که در مخالفت با قانون کشف حجاب و به رهبری حاج آقا حسین قمی شکل گرفت، آیت‌الله اصفهانی ضمن تأیید این قیام مردم را به مقابله با این اقدام رضاشاه فراخواند. محمد تقی بهلول در باره قیام مسجد گوهرشاد می نویسد:

«در محرم سالی که رضاشاه دستور کشف حجاب را صادر می کند، قرار می شود که در سبزوار جشن بزرگی برپا شود. ولی با دیدن نارضایتی مردم وچون دولت از قیام مردم می ترسید، از برگزاری جشن منصرف می شود. (بهلول که در سفر کربلا از آیت‌الله اصفهانی دستور جهاد می گیرد و در سفرهای مذهبی اش شهر به شهر علیه رضاشاه و اقداماتش سخنرانی می کرده این گونه بود که هرجا از سوی شهربانی دستگیر می شد، با یاری و اعتراض مردم آزاد

می گشت) پس بهلول با مردم قرار گذاشت تا صبح فردا (جمعه) به صحن مسجد گوهرشاد بیایند. سحر روز جمعه نیروهای نظامی سعی در جلوگیری از ورود مردم به مسجد گوهرشاد می کنند، اما رشادت های مردم سبب عقب نشینی آنها می گردد. در شب شنبه بهلول به هیئت اعزامی از سوی رضاشاه فرصت می دهد که تا روز یکشنبه آیت‌الله قمی را- که در تهران تحت مراقبت بود- آزاد کنند اگر نه دست به قیام خواهند زد. دو طرف این پیشنهاد را قبول می کنند. برخلاف قرار نیمه شب یکشنبه نیروهای نظامی به مسجد گوهرشاد حمله می کنند. آیت‌الله اصفهانی به دنبال مبارزات خود علیه اقدامات رضاشاه در کنار سایر مراجع نجف استفاده از کلاه شاپو و صلیب و برخی لباسهای اروپایی را حرام دانستند. علاوه بر این اقدامات، آیت الله اصفهانی نخستین مرجعی بود که اجازه استفاده از سهم امام را برای کمک به نشریات دینی صادر کرد که این کار پاسخی به اقدامات ضد فرهنگی و ضد دینی رضا شاه و حرکتی در جهت تقویت بنیادهای فرهنگی اسلامی در ایران بود.

آیت‌الله اصفهانی در این هنگام در اقدامی علیه نوشته های برخی نویسندگان چون احمد کسروی که گاهی رنگ و بوی ضد دینی داشتند، اعتراض نمودند. مبارزات ایشان تا پایان حکومت رضا شاه در شهریور1320ش/سپتامبر1941م و تا پایان عمر آن مرجع بزرگوار ادامه داشت، ایشان با پیگیری موضوع «ناظر شرعیات» سعی داشتند با ایجاد این نهاد، سدی در برابر اقدامات واصلاحات ضددینی دولت پهلوی ایجاد کند، همچنین تلاش می کرد دروس دینی را در برنامه مدارس دولتی قرار دهند.

آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی علاوه بر اقدامات سیاسی خود در حفظ مبانی دین اسلام تلاش های فراوانی نیز در حیطه فرهنگی، اجتماعی و دینی انجام دادند که از جمله: رسیدگی به امور شیعیان در اقصی نقاط جهان، پاسخ به تمامی پرسش ها و مکتوبات مردم و مقلدان، تربیت شاگردان فراوان، تألیف چندین کتب دینی (انیس المقلدین، حاشیه بر عروةالوثقی، ذخیرة العباد لیوم العباد، صراط النجاة، مناسک الحج، وسیله النجاة)، رسیدگی به وضعیت زندگی و معیشت طلاب علوم دینی، دستگیری از فقرا و مستمندان، تلاش برای رفع بحران های اقتصادی و اجتماعی بوجود آمده پس از جنگ جهانی دوم 1939-1945م در کشورهای اسلامی و توزیع غلات و حبوبات در ایام قحطی و تنگدستی در بین مردم، تاسیس تعاونی های خیریه، اقامه شعائر دینی، اعزام مبلغان به مناطق و سرزمین های دوردست، بخشی از اقدامات اجتماعی ایشان در آن دوران بحرانی در جهان اسلام بود که با وجود تمامی حملات نظامی، فرهنگی و سیاسی بر ضد شیعیان و سرزمین های اسلامی، باعث تحکیم دین و فرهنگ دینی در جوامع اسلامی می گردید.

 

منبع: http://jamejamonline.ir

موضوع سایت رویش: