اسم اعظم
اسم اعظم
بحث درباره اسم اعظم از مطالب بسيار دقيق و ظريف و مشكل است كه آيا لفظ است يا معنى يا حال و يا مقام يا جمع لفظ و مقام و حال و معنى و... كدام است؟!
همه اسماء الهى، اسم اعظم هستند، لكن برخى از آنان مانند حىّ و بصير و امثال اينها از امّهات هستند و در اخبار اسم اعظم را بر 73 حرف تقسيم كردهاند كه يك حرف نزد آصف بن برخيا بوده است.
سيد بن طاووس در كتاب شريف مهج الدعوات ص 136 در تعيين اسم اعظم، اذكار و دعاها و آياتى را نقل كرده است. حال، آيا هر كس آنها را بخواند، اسم اعظم نصيبش مى شود؟ خير، اسم اعظم، جنبه شخصى دارد كه يا پيامبر و يا امام و يا يكى از اولياى بزرگ به فردى عطا مى كنند و نوعاً دارندگان آن خاموش اند!!
از جناب استاد از اسم اعظم پرسيده شد، فرمودند: از اسماءاللّه «يا حىّ يا قيّوم» و از قرآن «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم و سلام قولاً من رّب رّحيم» و چهار آيه آخر سوره حشر است.
استاد مى فرمودند: دارنده طى الارض، بعضى ها ملكى يا جنّى كه مسخر اوست او را مى برد. براى امامان غير آن چيزى كه براى ديگران است. بعضى ها خود تنها مى روند و بعضى ها قدرت بيشتر دارند، كسى ديگر را هم مى توانند سير دهند. مى فرمودند: اسم اعظم، مراتب مختلف دارد، گاهى به حالى است كه دارنده آن توجه مى كند و اثر مى نمايد.
نتيجه آن كه اسم اعظم به حرف و كتاب نيست، دادنى است به كسى كه قابل باشد.
آصف ابن برخیا
علامه طباطبايى رياضت آصف برخيا را به مرحوم آية اللّه كشميرى هديه كردند و گفتند: برادرم آية الله سيد محمد حسن طباطبايى، مى توانست با روح آصف بن برخيا وزير حضرت سليمان (عليه السلام) تماس بگيرد و پرسش هايش را از او مى پرسيد.
دستور ارتباط با وى و يادگيرى اسم اعظم از او نيز خواندن آيه «قال الّذى عنده علم من الكتاب انا اتيك به قبل ان يرتد اليك طرفك فلمّا راه مستقرّا عنده قال هذا من فضل ربّى ليبلونى اشكر ام اكفر و من شكر فانّما يشكر لنفسه و من كفر فانّ ربّى غنىّ كريم» (نمل: 40) در يك اربعين و با عددى خاص است.
حضرت سلیمان
فرمودند: اين آيه «قالَ الَّذى عندَهُ علم منَ الكتاب أَنَا آتيكَ به قَبلَ أَن يَرتَدَّ اليكَ طَرفُكَ فَلَمّا رَآهُ مُستَقرّاً عندَهُ قالَ هذا من فَضل رَبّى ليَبلُوَنى أَأَشكُرُ أَم أَكفُرُ وَ مَن شَكَرَ فَانَّما يَشكُرُ لنَفسه وَ مَن كَفَرَ فَانَّ رَبّى غَنىّ كَريم» (نمل: 40).
به عدد كثير يك اربعين، نتيجه اش اسم اعظم است كه نزد آصف برخيا (وزير و برادرزاده حضرت سليمان) بود كه به حضرت سليمان گفت: پيش از چشم بر هم زدنى تخت بلقيس )ملكه سباء( را نزد تو خواهم آورد؛ و به چشم بر هم زدنى آن تخت را نزد سليمان (عليه السلام) حاضر كرد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: آصف برخيا از طريق طى الارض تخت بلقيس را نزد سليمان (عليه السلام) حاضر كرد.
سرزمين سبا در كشور يمن واقع بود و جناب سليمان (عليه السلام) در بيت المقدس حكومت مى كرد و اين تخت را از يمن به فلسطين، به يك چشم بر هم زدن آورد.
در كتاب مهج الدعوات سيد بن طاووس چند صفحه در باب اسم اعظم نوشته، به نظر شما كدام يك از آنها مهمتر است؟
ج: «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» كه خيلى چيزها در آن است.
اسم اعظم به نظر شما در كدامين اسماء اللّه مى تواند باشد؟
ج: در «حىّ و قيوم».
اسم اعظم لفظ است يا حال؟
ج: اسم اعظم داراى مراتب مختلف است، لكن حالى است كه در آن مقام، شخص توجه مى كند و اثر مى نمايد.