اوقات خوش آن بود كه ... !
آیت الله كشمیری قدسسره تا هنگامی كه در قم در كوچه « آبشار» سكونت داشتند، در نهایت طراوت روحی به سر میبردند و به هیچ عارضه جسمی مبتلا نبودند و از وقتی كه به خانه جدید منتقل شدند، غالباً با ناملایمات روحی و جسمی مواجه بودند.
روزی كه در همین خانه جدید به محضرشان شرفیاب شدم، با قبض روحی عجیبی دست و پنجه نرم میكردند.
به ایشان عرض كردم:
از هنگامی كه به این خانه آمدید گرفتاریها هم با شما آمد!
ایشان ضمن اینكه مطلب مرا تصدیق كردند، پرسیدند:
شما علت این گرفتاری را از چه میدانید؟
گفتم: مخلص را امتحان میفرمایید؟
گفتند: نه به جدم! میخواستم نظر شما را در این باره بدانم. البته خودم به علت این امر پی بردهام، و میخواهم ببینم كه شما هم در این قضیه به همان مطلب رسیدهاید یا نه؟!
عرض كردم:
این جسارت را بر من خواهید بخشید اگر بگویم تمامی این مشكلات شما ناشی از سكونت در این خانه است!
از در و دیوار این خانه قبض و گرفتگی میبارد! خانه قبلی شما اگر چه استیجاری بود ولی صفا و صمیمیت و انبساط و یكرنگی در آن موج میزد.
حضرت عالی تا هنگامی كه در آن خانه بودید، یكی از این حالات قبض در شما دیده نمیشد، چهره نورانی شما همیشه باز و خندان و حالات روحی شما با روح و فتوح همراه بود ولی از وقتی كه به این خانه آمدهاید غالب اوقات از مرارتها و ملالتها رنج میكشید!
فرمودند:
همین طور است كه گفتید، ولی به اصل مطلب اشاره نكردید!
عرض كردم:
اگر خاطر شریف تان باشد قسمتی از بهای خانه فعلی را انسان پرهیزگار و بزرگواری تهیه كرد كه به خاطر اقتضائات شغلی با اموال مصادرهآی و مجهول المالك و رد مظالم سر و كار داشت.
او اگر چه شرعاً مأذون در تصرف این گونه اموال بود ولی طبیعت شما بزرگواران به اندازهای لطیف و نورانی است كه كوچكترین كدورتها را تحمل نمیكند اگر چه شرعاً محظوری در میان نباشد!
من تردیدی ندارم كه آن مرد بزگوار مبلغ مذكور را از محلی پرداخته كه هیچ شبهه شرعی در آن نبوده و جوانب كار را از هر جهت رعایت كرده است، ولی نفس سر و كار داشتن با این اموال طبعاً « قبض آفرین» است و موجبات ملالت و كدورت خاطر را فراهم میسازد.
اگر به خاطر داشته باشید بارها خودتان به من فرمودهاید:
وقتی كه طبق دعوت برای صرف ناهار و یا شام به منزل كسی میروید، اگر غذا را از روی محبت و صمیمیت پخته باشند اشتهای شما را بر میانگیزد و برای شما هیچ جرم و سنگینی ندارد، ولی اگر با بیمیلی و یا از روی كراهت آماده شده باشد اگر بسیار هم گرسنه باشید رغبتی در خود به خوردن آن غذا نمیبینید! و اگر دچار شرم حضور شوید و از آن غذا تناول كنید، فوراً آثار سوء آن را در روح و بدن خود احساس مینمایید!
در حلیت و مشروعیت این دو نوع غذا هیچ مشكلی وجود ندارد ولی یكی بهجت افزا و دیگری ملالت زاست!
قضیه قبض خانه فعلی حضرت عالی شاید به همین امر مربوط باشد! و یا شاید حكمت آن، در ریاضتی باشد كه حضرت عالی ناخواسته ولی دانسته با اقامت در این خانه بر خود روا داشتهاید!
مرحوم شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی قدسسره بر این عقیده است كه: هر چه ایام «قبض» به درازا بكشد، ایام «بسط» و گشایش روحی نیز برای سالك به همان اندازه طولانی خواهدبود، كسی چه میداند شاید حضرت عالی برای نایل آمدن به یك «انبساط» دامنهدار روحی، قبض مستمر این خانه را آگاهانه پذیرفته باشید!
مرحوم آیت الله كشمیری پس از شنیدن عرایض من، نگاه سرشار از محبت خود را به من دوخت و فرمود:
فلانی! چه بیان شیرینی دارید!
شما «صغری» و «كبرای» این قضیه را چنان منطقی و در عین حال با ذوق و سلیقه در كنار هم چیدید كه من از شنیدن آن لذت بردم!
توجیهاتتان عاقلانه بود و تأویلات تان عارفانه! من هم با شما در این قضیه هم عقیدهام كه در پذیرفتن آن كمك به جهات مالی و اخلاقی ناگزیر شدم ولی در مورد این كه این « قبض طولانی» یك « بسط طولانی» به دنبال داشته باشد چه عرض كنم؟
دعا میكنم كه انشاالله همین طور باشد كه گفتید! بله آقای مجاهدی! اوقات خوش آن بود كه در « كوچه آبشار» به سر رفت ...!
منبع: کتاب در محضر لاهوتیان - جلد دوم