بايسته های اخلاقی فرماندهان عالی رتبه نظامی با فرودستان در نهج البلاغه (الضرورات الأخلاقية المستوحاة من نهج البلاغة بالنسبة إلي تعامل الزعماء ذوي المناصب العسكرية العالية مع من هم تحت إمرتهم)
مشخصات مقاله
عنوان نشریه:
معرفت اخلاقي : بهار 1391 , دوره 3 , شماره 2 (پياپي 10) ; از صفحه 143 تا صفحه 171 .
نویسندگان:
احمدی كاشانی ابوالفضل
آدرس:
* موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره)
چکیده:
چکيده فارسي:
فرماندهان نظامي در عملکردشان با زيردستان با پاره ای از مسائل جاری نظاميان روبرو می شوند که عرف اخلاقی نظاميان آنها را پذيرفته، ولی با آموزه های اخلاقی اسلامی تزاحم دارند يا برعکس، ازاين رو فرماندهان نظامی مسلمان دچار ترديد اخلاقی در برخی مسائل می شوند، مسائلي، چون تنبيه های همگانی مجرمان و غيرمجرمان، رفتار اطلاعاتی با دوستان صميمی که می تواند منافقانه باشد. هدف از اين پژوهش نيز ياری رساندن فرماندهان برای تصميم گيری درست در اين مسائل با محوريت ديدگاه های امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه است. اين مقاله با رويکردی تحليلی توصيفی به آرای امام علی (علیه السلام) درباره برخی از مسائل اخلاقی چالش برانگيز نظاميان می پردازد. حاصل اين پژوهش، اصولی است که در رفتار فرماندهی با کادر و افراد تحت امر خود به کار می آيند که عبارت اند از: 1. خدا و عدالت محوری در برخورد با نيروها؛ 2. اولويت مصالح امنيتی و دفاعی اسلام بر مصالح ديگری، چون مصالح فردی و خانوادگی.
چکيده عربي:
إن القادة العسكريين قد يواجهون بعض المسائل المتداولة بين القوات العسكرية حين أداء مهامهم تجاه من هم تحت إمرتهم. فهذه المسائل وإن كانت متعارفة في العرف الأخلاقي العسكري، إلا أنها تتعارض مع التعاليم الأخلاقية الإسلامية، أو قد تكون علي العكس من ذلك. لذا، فإن القادة العسكريين المسلمين يواجهون بعض الترديد في المسائل الأخلاقية، كالعقوبات الجماعية التي تشمل المذنبين وغير المذنبين، والتجسس علي الأصدقاء المقربين الذي يعد نوعا من النفاق.
الهدف من تدوين هذه المقالة هو إرشاد القادة العسكريين إلي اتخاذ قرارات صحيحة حول بعض المسائل الأخلاقية المثيرة للجدل حول من هم تحت إمرتهم، وذلك بأسلوب تحليلي نظري. وقد تم الاعتماد في طرح الموضوع علي آرا الإمام علي (عليه السلام) في نهج البلاغة، حيث كانت النتائج التي تم التوصل إليها كالتالي :
1- اتباع الله تعالي ومحور العدالة عند التعامل مع العسكر.
2- منح الأولوية للمصالح الأمنية والدفاعية للإسلام وتقديمها علي المصالح الأخري، كالمصالح الشخصية والعائلية.