سعه صدر
آیتالله سیّدمحمّدباقر شیرازی فرزند مرحوم آیتالله العظمی سیّدعبدالله شیرازی، نقل می کند: من 15 ساله بودم كه همراه پدر و جمعی از شاگردانش، در خدمتِ مرحوم «آیتالله اصفهانی» به ساحلِ نهر كوفه رفتیم (أیّام شدّت گرمای نجف بود). در آن اوقات، علماء برای تغییر آب و هوا و استراحت در تعطیلی آخر هفته از نجف به كنار نهر كوفه میرفتند. یك مرتبه كه من در آنجا از جمعیّتِ طلّاب جدا بودم، دوستانم برایم نقل كردند : ما در زیر سایه درختها در كنار نهر بودیم. «سیّد» از ما خواست كه كیسه سنگینی را نزد او ببریم! وقتی كیسه را خدمتشان بردیم، دربِ آن را باز كرد و از میان آن، نامهها و اوراق فراوانی را بیرون آورد و آنها را پاره كرده و در داخل رودخانه میانداخت!! حاضرین با تعجّب از «سیّد» سؤال كردند : این كاغذها چیست و چرا این كار را میكنید؟!. سید فرمودند : اینها نامههایی است كه از طرفِ مخالفینِ من به من نوشته شده و در آن به من ناسزا و بدی و اهانت ذكر شده است!! من آنها را از بین میبرم تا بعد از من به دست كسی نیافتد كه باعث هتك و آزار نویسندگان آنها گردد!!
منبع: http://www.saznaa.ir