طبع لطیف استاد

 

من در همه مدتی که با علامه فاضل تونی (رضوان الله تعالی علیه) محشور بودم و از محضرش استفاده می کردم، یک کلمه حرف تند و درشت و یک با اخم و ترش رویی از او ندیده ام، فقط یک روز که می بایستی اول طلوع آفتاب سر درس حاضر باشیم، چند دقیقه دیر شد؛ فرمود: چرا دیر آمدید؟
عرض کردیم اختلاف افق از مدرسه مروی تا اینجا موجب این تفاوت شده است، تبسم فرمود و شروع به درس نمود.
آن بزرگوار  بسیار خوش رفتار بود.
اصرار داشت که درس ما در اول طلوع آفتاب باشد و به مطایبه می فرمود: در این وقت هم استاد می فهمد که چه می گوید و هم شاگرد می فهمد که چه می شنود و چون آفتاب بالا آمده است استاد می فهمد که چه می گوید، امّا شاگرد نمی فهمد که چه می شنود و در بعد از ظهر نه استاد می فهمد که چه می گوید و نه شاگرد می فهمد که چه می شنود.(1)

ايشان گاهى در اثناى درس مى فرمود: بكوشيد با علوم و معارف الهى انس بگيريد. اگر نفس با اين معارف آشنا نشود، به تدريج به امور پست دنيايى گرايش مى يابد. آنگاه خاطرهاى از دوران تحصيل خود در مدرسه صدر اصفهان نقل مى كرد و مى گفت: هر سال چند كارگر براى تخليه چاه فاضلاب مدرسه، به آنجا مى آمدند. يكى از سالها ميان متولى مدرسه و كارگران بر سر دستمزد اختلاف پيش آمده بود و نزديك بود متولى با آنان به توافق نرسد و كار را به گروهى ديگر واگذار كند، امّا كارگران با ذكر دليلى، متولى مدرسه را قانع كردند. آنان گفتند: حدود چهل سال است كه ما در اين كار سابقه داريم. چگونه اين كار را به ديگران مى سپاري؟ متولى با اين استدلال تسليم شد و كارگران مشغول كار شدند. هنگام شروع كار، مسؤول گروه به بقيه گفت: اين طلبه ها دارند وقت خودشان را تلف مى كنند؛ آدم بايد كار كند و نان دربياورد. مرحوم فاضل تونى مى فرمود: كسى كه چهل سال سابقه تخليه چاه دارد و به اين كار انس گرفته است، به جايى مى ر سد كه كار خود را تقديس مى كند و تحصيل معارف الهى را بيهوده مى پندارد.(2)

-------------------------------------------------------

(1) کتاب جمع پراکنده http://serajnet.org/userfiles/www.salehin.com/fa/salehin/hekayat/akhlaghi_9/index.htm

(2) http://rasekhoon.net/article/show/125051/زندگینامه-و-آثار-آیت-الله-محمد-حسین-فاضل-تونی/

موضوع سایت رویش: