مقايسه دو عينك
دو عینک
مرحوم آية اللّه بهجت از آية اللّه كشميرى نقل كرده كه مىگفت:«پدرم آقا سيد محمد على نقل مىكرد كه همراه پدرش آقا سيد حسن با آية اللّه ميرزا محمد تقى شيرازى در صحن كربلا نشسته بودند. قريب نيم ساعت پدر پدرم مىگفت: عينك من از عينك شما بهتر است و ميرزا محمد تقى هم مىفرمود: عينك من بهتر است و هر كدام امتيازاتى براى عينك خود ذكر مىكردند. به پدرم گفتم: «شما دو عالم و مرجع نيم ساعت درباره عينك صحبت كرديد و وقت خود را بىفايده هدر نموديد؟!»
پدرم گفت: «مىخواستم ميرزا محمد تقى را امتحان كنم و ببينم آيا رياست حال او را تغيير داده يا نه، ديدم هيچ تغييرى نكرده و همان ميرزاى (قبل از مرجعيت) مىباشد».
- ايشان به اسماء اللّه به طور انحصارى تسلّطى داشتند كه در كمتر كسى ديده مىشود. اسماء الحسنى دارو هستند و مردم بيمار. اين كه ايشان كدام دارو را براى كدام بيمار استفاده كند اين را از روى شهود مىگفتند.
- آيت اللّه كشميرى اين تجربه را داشتند كه در باب بعضى آيات قرآنى، بعضى از اسماء اللّه و شرايطش را دقيق مىدانستند. ايشان جامع بودند؛ نسبت به اين راه اطلاعاتش وسيع بود، مىدانستند چه ذكرى را در چه موقعى به چه كسى و با چه شرايطى بگويند.
اراده
از آن جايى كه جنود جهل و نفس اماره در حال مبارزه با جنود عقل هستند و بيشتر غالب مىشوند، در راستاى سير و سلوك سبب ضعف عزم سالك مىشوند.
آنانى كه از ضعف ارادهشان به استاد عرضه مىداشتند، ايشان يكى «اللّه الصمد» را به عددى خاص با بازگويى آثار جانبى آن بيان مىداشت و چهار آيه آخر سوره حشر را با عددى خاص به اضافه سوره حشر را به سبك خاص دستور مىداد.
مرد افکن
به همه، اسماء الله مىداد؛ به ظرفيت آن شخص نگاه مىكرد و به تناسب و نياز ذكر مىدادند و تأكيد مىكردند بايد به تعداد معين گفته شود. ذكرهاى او مرد افكن بود.
در دعاى شعبانيه وارد شده است «اَلحقنى بنُور عزّكَ الابهَج» خدايا مرا به نور ابهج و سرورآور، ملحق كن. آيا اين نور ممتاز از ديگر نورهاى الهى است؟
ج: هر اسمى و صفتى يك نور مختص دارد كه در تجلى به آن ظاهر مىشود، يك جا نور مبين، يك جا نور ابهج، كه بستگى به قابليت شخص دارد.