واقعه گوهرشاد و رضاشاه

رضاخان در اجراى اهداف استعمارگرانه خود و اشاعه فرهنگ غرب در ایران، را یکى از راه هاى مبارزه با اسلام مى دانست. او پس از مسافرت به ترکیه، شدّت بیشترى به کشف حجاب داد. رژیم در اجراى این توطئه نسبت به چند شهر بزرگ و مذهبى ازجمله دو شهر مقدس مشهد و قم حساسیّت بیشترى نشان مى داد، زیرا در صورت اجراى کشف حجاب در این دو شهر، عملى شدن آن در سایر شهرها حتمى بود.

علماء و مجتهدان مشهد، همچون حاج آقا حسین قمى، سید یونس اردبیلى و میرزا محمد آقازاده جلسات متعددى برگزار کردند و توطئه حجاب زدایى و اجبارى شدن کلاه شاپو و برپایى جشن ها و مجالس رقص و پایکوبى را مورد بحث و نقد قرار دادند و در نهایت تصمیم گرفتند؛ حاج آقا حسین قمى به عنوان نماینده جمع مومنین به تهران برود و اعتراض مردم را به رضا شاه ابلاغ نماید. حاج آقا حسین قمى در ۲۹ ربیع الاول ۱۳۵۴هـ ق وارد تهران شد. مردم مؤمن و دین باور با حرکت خود به سوى حرم حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) و دیدار با مرجع خود آمادگى خود را براى هرگونه جان فشانى و فداکارى اعلام نمودند. حضور گسترده دیدار کنندگان موجب وحشت دولت گردید. درنتیجه ظهر روز دوّم ربیع الثانى ملاقات با آیت الله حاج آقا حسین قمى ممنوع اعلام شد و محل اقامت ایشان به محاصره کامل درآمد. خبر بازداشت حاج آقا حسین به مشهد رسید و حال و هواى شهر را دگرگون ساخت.(۱)

مرحوم شیخ بهلول که در زادگاه خود گناباد مقیم بود، عازم شهر قائن شد و در آنجا از وضعیت حاج آقا حسین قمى باخبر شد و با سرعت خود را به مشهد رساند و به قصد زیارت وارد حرم شد تا بعد از آن براى دیدار آیت الله قمى عازم تهران شود. مأموران امنیّتى که متوجه حضور ایشان در حرم شده بودند، قصد دستگیری ایشان کردند، امّا زوّار حرم مطهر رضوی جلوگیرى کرده و شیخ به طور موقّت در یکى از حجره هاى حرم تحت نظر قرار گرفت. در این هنگام فردى به نام نواب احتشام رضوى سرکشیک پنجم آستانه به دیدار ایشان آمد. به تحریک نواب احتشام مردم شیخ بهلول را از حجره بیرون آوردند و نگهبان ها هم از ترس فرار کردند. شیخ بر فراز منبر قرار گرفت. مردم از هر طرف شروع به شعار علیه حکومت و رضاشاه کردند. آنگاه که سکوت بر مجلس حکم فرما شد، شیخ بهلول شروع به صحبت کرد:

«…اکنون کار از اصلاح گذشته، وظیفه ما این است که کمرها را محکم بسته و دست از جان شسته براى جهاد دینى حاضر شویم و بکوشیم تا حضرت آیت الله العظمى آقا حسین قمى(ره) را از زندان رضاشاه نجات دهیم. یا همه کشته شویم یا دولت ظالم و ستم شاهی را براندازیم. اکنون توقف شما در این مسجد بى فائده و ضایع کردن وقت است. زوّار مختارند، امّا اهل مشهد به خانه هاى خود بروند و مایحتاج اهل و عیال خود را حداقل براى یک هفته تهیه کنند، زیرا کارى که درپیش رو داریم در کمتر از یک هفته ختم نمى شود و فردا صبح، اوّل طلوع آفتاب هر کس با ما یار است با هر سلاحى که در اختیار دارد به مسجد حاضر شود تا ببینم چه باید کرد.»(۲)

روز چهاردهم ربیع الثانى ۱۳۵۴ گروه هاى مختلف مردم مشهد و روستاهاى اطراف به سوى مسجد گوهرشاد حرکت کردند تا به جمع مردم و روحانیون متحصن در مسجد، بپیوندند، ولی قزّاق هاى رضاخان با نواختن شیپور جنگ بى محابا بر روى مردم آتش گلوله گشودند و حدود یکصد نفر را شهید و مجروح کردند. مردم مقاوم و صبور با داس و چهارشاخ و بیل به مقابله برخاسته، به حرکت خود ادامه دادند و پس از عقب راندن قزّاق ها به طرف مسجد سرازیر شدند. حضور زنان مسلمان در این قیام بسیار چشمگیر بود. با درخواست آنان چادرى در مسجد پیرزن که در وسط صحن مسجد گوهرشاد واقع بود، زده شد و آنان در آنجا مجتمع گشتند. نیمه هاى شب یکشنبه نیروهاى قزّاق پس از دستور رضاخان به فرماندهى سرهنگ ایرج مطبوعى در نقاط حسّاس مسجد گوهرشاد و اطراف آن مستقرّ شدند. مسلسل هاى سنگین را بر بام هاى مشرف بر حیاط مسجد قرار داده، سپس حمله را آغاز کردند و هنگامى که سپیده صبح زد، بیش از دوهزار (تا پنج هزار) شهید در مسجد گوهرشاد و در صحن و دالانهاى مسجد در خون غلتان بودند. کامیون هاى نظامى براى حمل پیکرهای شهدا آماده شدند. به گفته یک شاهد عینى پنجاه وشش کامیون پیکر شهید از مسجد بیرون بردند و حتى زخمیان را نیز همراه کشته شدگان در گورهاى دسته جمعی منطقه گلشهر مشهد دفن کردند.(۳)

--------------------------------------------------------------

۱- گلشن ابرار، ج ۲، ص ۵۹۰٫

۲- خاطرات سیاسى بهلول، ص ۶۱٫

۳- گلشن ابرار، ج ۲، ص ۵۹۷٫

موضوع سایت رویش: