واقعیت زندگی
حقایق اشیاء
یکی از علمای نجف لطیفه ای جالب می فرمود- من تجربه کرده ام- عبایم وقتی کهنه است، خادم من است، هر وقت عبای نو بر تن می کنم عکس می شود، من می شوم خادم عبایم. روایت است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله ) زیاد این دعا را می خواند: «اللهم ارنی الاشیاء کما هی؛» خدایا! ((حقایق اشیاء را آن گونه که هست به من نشان ده)) آدمی باید بفهمد مال زیاد، زیادشدن ذلّت است. فقط کاری کن که حالا بفهمی؛ نه در گور که آن وقت دیگر فایده ندارد.
مرتبه ایمان
گاهی انسان در فکر می رود آیا ایمان دارم یا نه؟ اگر مرگم رسید، مؤمنم یا نه؟ سخن حضرت صادق (علیهم السلام) محک خوبی است برای اینکه انسان بفهمد از نخستین درجه ی ایمان بهره ای دارد یا نه؟ حضرت می فرماید: « هر کس گناهش او را ناراحت کرد وکار نیکش او را شادمان ساخت مؤمن است» معلوم می شود که باور دارد ثواب و عقاب را.
مرد آخربین
روزی وزیر هارون الرشید از کنار قبرستان رد می شد؛ دید جناب بهلول،استخوان ها را در قبرستان جابه جا می کند و دنبال چیزی می گردد، گفت: بهلول! اینجا چه می کنی؟ بهلول گفت: امروز آمده ام اینها را از هم جدا کنم. فرق بگذارم بین وزیر، دبیر، سرهنگ ، سرتیپ، تاجر، حمال و....می خواهم ببینم داخل اینها کدامشان وزیر است! هرچه نگاه می کنم می بینم همه آنها مثل هم هستند. اینها بی خود در دنیا بر سر هم می زدند. (مرد آخربین ، مبارک بنده ای است)
منبع: ماهنامه موعود – آبان 89 - شماره 117