گرايش به فلسفه های اخلاقی با توجه به تفاوت های جنسيتی
نویسندگان: باقرسليمی سعيد*, بلندرفتار حامد, بخشعلی زاده داوود
* گروه مديريت دولتی، دانشکده مديريت و حسابداری
چکیده:
زمينه: در دنيای امروز، با توسعه روابط، تحقق مفهوم دهکده جهاني و از بين رفتن مرزهای بين ملّت ها، اخلاقيات به عنوان يک عامل استراتژيک مهم در حفظ بقای سازمان ها و کلّ بشريّت مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر؛ بررسی تاثير جنسيّت بر روی 5 فلسفه اخلاقی است.
روش: روش تحقيق از نوع توصيفی از نوع پيمايشی است. جامعه آماری شامل؛ دانشجويان مديريت بازرگانی به تعداد 778 نفر می باشد. حجم نمونه براساس جدول مورگان، 260 نفر تعيين گرديد و با استفاده از روش نمونه گيری غيراحتمالی پرسشنامه ها جمع آوری شد و جهت تجزيه و تحليل داده ها از آزمون تی بهره برداری شد.
يافته ها: نتايج تحقيق نشان داد کلّيه فرضيه های اصلی و فرعی پژوهش در سطح 95% اطمينان ردّ شد؛ متغيّر نسبی گرايی (سناريو ب) با 1.1078 بيشترين ميانگين و متغيّر سودمندگرايی (سناريو الف) با 0.0378 دارای کمترين ميانگين فلسفه های اخلاقی در بين دانشجويان مديريت بازرگانی می باشد.
نتيجه گيری: با توجه به يافته ها، می توان گفت که زنان نسبت به مردان، اخلاق مدارتر نيستند و اين باور عمومی که زنان را اخلاق مدارتر از مردان می داند، قطعی نيست.
منبع: نشریه اخلاق در علوم و فناوری : پاييز 1394 , دوره 10 , شماره 3 ; از صفحه 93 تا صفحه 102 .