رابطۀ اخلاق و سیاست از دیدگاه امام خمینی

سیدحسن اسلامی

مقدمه

در سنت فکری یونان، اخلاق و سیاست هر دو از یک آبشخور می نوشند و از یک مادر؛ یعنی حکمت عملی زاده می شوند[1] اساساً در این فرهنگ اخلاق، دین و سیاست در هم تنیده است و همه چیز در جهتِ تحقق یک هدف به کار گرفته می شود و آن خیر جامعه است.

پولیس (police) در زبان یونانی، تنها به معنای دولت نیست، بلکه به معنای شهری است که افرادش با یک دیگر ارتباطی مستقیم دارند و در پیِ خیری واحد هستند.[2] برای تأمین این خیر، به اخلاق و سیاست نیازمندیم. این دو دانش، می کوشند راه و چاه را به انسان بنمایانند و رفتار صحیح را از ناصحیح باز شناسند. تنها تفاوت آن دو در این است که اخلاق متوجه فرد است و سیاست، مخاطبش جمع است. در این رویکرد تناقض و تعارضی میان این دو دیده نمی شود و اگر سیاست اشرفِ علوم به شمار می رود، به این دلیل است که سیاست حاویِ غایاتِ همۀ دانش های دیگر است[3] و نتایج همۀ دانش ها را به کار می گیرد. از این رو اخلاق، درآمدِ سیاست است و سیاست، عامل اجرای فضایل اخلاقی.این نظریۀ وحدانیِ اخلاق، که در آن تفاوتی میان سیاست و اخلاق نیست و هر دو گویای دو جنبه از حقیقتی واحد به نام جامعه است، مقبولِ افلاطون و ارسطو است[4] و این دو درآثارشان بر این وحدت بارها تکیه کرده و دلایلی برای اثبات آن آورده اند. این نظرگاه با کمی جرح و تعدیل مورد قبول متفکرانِ مسلمان قرار گرفت و در سنتِ فلسفیِ ما جایگاه خاصی یافت، تا آن جا که ادعا شده است خواجه نصیرالدین طوسی، سیاست را فنی معرفی می کند که «برای تحققِ زندگی اخلاقی پرداخته شده است.»[5]

از این مقدمه نباید نتیجه گرفت که این سنت تنها در گذشته وجود داشته است ویگانگیِ اخلاق و سیاست، مقبولِ همۀ متفکران بوده است. در حقیقت پایاپایِ این سنت، سنت دیگری ـ گرچه کم رنگ تر ـ وجود داشته که این دو را از یک دیگر جدا می دانسته است و برای هر یک حوزه ای مستقل و غیر قابل تداخل در نظر می گرفته است.

 

متن کامل این مقاله را از لینک زیر دریافت نمایید.

منبع: http://www.imam-khomeini.ir/fa/n119324/رابطۀ_اخلاق_و_سیاست_از_دیدگاه_امام_خمینی

فایل ضمیمه: 
پیوستاندازه
دانلود مقاله 48.7 کیلوبیت [1 بار دانلود]47.55 کیلوبایت
موضوع سایت رویش: