اخـلاق و آداب معـاشرت(1)
احکام و فرائض اسلامی مانند دیگر ابعاد دین، آن چنان متقن، جامع و زیبا طرح شده است که در نظر افراد منصف و حق جو، می تواند راهی برای اثبات حقانیت این دین و پذیرش آن باشد.
میان عبادات اسلامی، فریضه با شکوه «حج» ویژگی های برجسته ای دارد که آن را از دیگر عبادات، ممتاز ساخته است.
«حج» عبادتی جامع و ترکیبی از انواع عبادت های جسمی، قلبی، مالی، فردی و جمعی است و از این رو در آموزه های اسلامی، بخش عظیمی را به خود اختصاص داده است.
یکی از مهم ترین ابعاد «حج» روابط اجتماعی گسترده ای است که در طول سفر و قبل و بعد از اعمال، میان حج گزاران برقرار است و این سفر نورانی را به میدان وسیعی برای تمرین انواع صفات و فضائل اخلاقی و آداب معاشرت تبدیل کرده است.1
برجستگی بُعد اجتماعی حج، بدان حد است که برخی علمای بزرگوار شیعه، روایات مربوط به اخلاق و آداب معاشرت را ضمن «کتاب الحج» آورده اند.2
مصادف شدن انتشار این شماره از نشریه با ایام حج، بهانه ای شد تا از این دریچه به موضوع گسترده و عمیق اخلاق و آداب معاشرت بنگریم و نگاهی هرچند کوتاه به این دریای بیکران بیفکنیم.
آنچه در این نوشتار می آید، گزارش گونه ای است از «ابواب العشره» (آداب معاشرت) از کتاب وسائل الشیعه که دربردارنده نکات و آموزه های بسیار ارزشمندی در بعد اخلاق اجتماعی اسلام است. البته به لحاظ محدودیت های گوناگون، هنگام مطالعه این نوشتار، توجه به چند نکته لازم است:
نکات
الف. در ذکر این موارد، نظم منطقی در تقدیم و تأخیر آن ها وجود ندارد.
ب. موارد مذکور، گزینشی است و همه آموزه های اخلاقی اجتماعی اسلام را در بر ندارد.
ج. به لحاظ ماهیت گزارشی این نوشته، به شرح و توضیح موارد مختلف و ورود در جزئیات آن پرداخته نشده است؛ چرا که هر یک از این آموزه ها می تواند موضوع کتاب یا مقالاتی مستقل قرار گیرد.
1- در کتاب های روایی شیعه، بحث مستقلی با عنوان «کتاب العشره» یعنی بحث آداب معاشرت وجود دارد.
2- معاشرت نیکو، رعایت امانت، راستی گفتار و رعایت حقوق همسایگان لازم است؛ حتی اگر از لحاظ اعتقادی با ما مخالف باشند.
3- در معاشرت با دیگران، سفارش شده است انسان رفتار شایسته را یک اصل و مبنا در درون خویش تلقی کرده، زبان خویش را نگهدارد و ضمن کاستن از سخنان بیهوده، عفو و گذشت را در خویشتن ریشه دار نموده و با سخاوت رفتار کند.
4- بنا بر روایات، اهل بیت، کسی را که قدرت مهار خشم خود را ندارد و با همنشینان و همسایگان و دوستان به نیکی معاشرت نمی کند، از خود دور می دانند (لیـس منّـا...).
5- کسی که عازم سفر حج است، اگر تقوای الاهی و خویشتن داری هنگام خشم و معاشرت نیکو با دیگران نداشته باشد، از عنایت وتوجه ویژه الاهی بهرمند نخواهد شد.
6- نقل کردن ناملایماتی که در این سفر از همراهان و همسفران دیده می شود، خلاف جوانمردی است.
7- در معاشرت با افراد جامعه و برادران ایمانی، کیفیت روابط و میزان صمیمیت، بر اساس میزان اعتماد به آن ها است؛ ولی حداقل مشترک در همه موارد، خوشرویی و نیکو سخن گفتن است.
8- دامنه حسن معاشرت تا بدان حد گسترده و دقیق است که حتی چگونگی برخورد با یک تازه وارد از مجلس و جا باز کردن برای وی نیز در آموزه های اسلامی مورد توجه قرار گرفته است.
9- به هنگام سخن با دیگران، سفارش شده است انسان، نام آن ها را با رعایت القاب احترام آمیز بر زبان آورد و یاران و دوستان خود را بزرگ بدارد.
10- برخورد اخم آلود و ترش رویی با مردم، شایسته نیست و زمینه پیدایش کینه و دشمنی است.
11- یافتن یک دوست الاهی، چندان بزرگ شمرده شده که خانه ای بهشتی، حاصل آن است.
12- به طور کلی بر افزودن به شمار دوستان ایمانی، سفارش اکید شده است.
13- بهترین مؤمنان کسی دانسته شده است که با دیگر برادران خود، جوشش وگرمی در معاشرت را رعایت کرده و زمینه های روابط گرم و صمیمانه در میان دیگر مؤمنان را فراهم آورد.
14- به معاشرت با افراد عاقل و کریم سفارش و همنشینی با اشخاص پست و کم خرد، ممنوع شده است.
15- همچنین به مشورت با انسان های عاقل و عمل به نظر آن ها توصیه شده است.
16- تشکیل محافل و مجالس با حضور مؤمنان که باعث صمیمیت بیشتر آنان و زمینه یادکرد اهل بیت:و ارتقای سطح معرفت دینی است، بسیار ارزشمند دانسته شده است؛ به گونه ای که فرشتگان الاهی در این گونه جلسات، رفت و آمد دارند.
17- نشست و برخاست و معاشرت با دوستان قدیمی به طور ویژه سفارش شده و در برخورد با دوستان جدید که میزان پایبندی آنان به عهد و پیمان و رعایت امانت داری آزموده نشده، هشدار داده شده است.
18- به طور کلی حتی در معاشرت با معتمدترین دوستان نیز رعایت درجه ای از احتیاط، ضروری است.
19- به همنشینی کسانی دعوت شده است که دیدار آنان، انسان را به یاد خدا اندازد و سخنانشان بر علم و آگاهی بیفزاید و رفتار آنان، شوق به آخرت را در دل برانگیزد.
20- از ارتباط عمیق و گسترده با کسانی که در بعد دینی سودی نمی رسانند، نهی شده است.
21- شایسته است انسان با دوستان خیرخواهی که عیوب او را به وی تذکر دهند، همدم و همنشین باشد و خیرخواهی آنان را بپذیرد.
22- دوستی با کسانی شایسته است که هنگام گرفتاری و در غیاب برادر خود و حتی در آستانه مرگ، او را حفظ کنند و تنها نگذارند.
23- از آموزه های کلیدی در اخلاق معاشرت، آن است که انسان، درباره دیگران همان چیزی را پسندد و روا دارد که برای خویشتن می پسندد.
24- معاشرت و دوستی با افراد دروغ گو و بی پروا در گناه نیز ممنوع است.
25- تأکید شده است که همنشینی با فرومایگان و نیز نشست و برخاست فراوان با ثروتمندان، امری ناشایسته است.
26- در معاشرت ها و رفت و آمدها باید از رفتاری که انسان را در معرض تهمت قرار می دهد پرهیز کرد.
27- کسی که مورد اعتماد قرار می گیرد و با او مشورت می شود، در خیرخواهی و راهنمایی مشورت کننده از هیچ چیز دریغ نورزد.
28- مشورت خواستن از اشخاص ترسو، بخیل، حریص، پست و گنهکار، ممنوع است.
29- معاشرت ها باید هدفمند و دارای بهره ای دنیایی یا آخرتی باشد؛ پس باید از مجالست های بیهوده ای که هیچ سودی – نه دنیایی و نه آخرتی- در آن نیست، به شدت دوری گزید.
30- بر مهرورزی و رفتارهای محبت آمیز با مردم، در جای جای روایات تأکید شده است.
31- شایسته است مؤمن، محبت خویش به برادر ایمانی خود را به او اعلام کند.
32- در دیدار دیگران، پیش از هر سخن، سلام داده شود و پیشی گرفتن در سلام سیره همیشگی باشد.
33- پاسخ به سلام دیگران، واجب است.
34- سلام گفتن، با صدایی بلند و رسا انجام شود.
35- آثار و برکات اخلاقی و تربیتی «سلام» چنان فراوان است که سلام گفتن به کودکان نیز مستحب شمرده است.
36- در معاشرت های اجتماعی، باید به شدت مراقب بود که چگونگی سلام و احترام به شخص فقیر، با سلام و احترام به ثروتمندان، تفاوتی نداشته باشد.
37- هنگام رو به رو شدن با دوستان، دست دادن، سفارش شده است.
38- پیش دستی در سلام به کفار و کسانی که در گناه کاری اصرار و پرده دری دارند، ممنوع است.
39- پاسخ سلام دیگران، به بیانی نیکوتر و زیباتر از سلام آنان انجام شود.
40- وارد شدن به خانه دیگران و حریم خصوصی آنان، بدون اعلام و اجازه خواستن، جایز نیست.
پی نوشت ها:
1. در مباحث نظری اخلاق، گاه میان اخلاق و آداب، تفاوت هایی قایل شده اند و گاه اخلاق را در معنای عام به کار برده اند که شامل آداب نیز می شود. در این نوشتار، معنای عام اخلاق مراد است و بنا بر فرق گذاشتن میان اخلاق و آداب نبوده است.
2. وسائل الشیعه ج12؛ مستدرک وسائل الشیعه ج8.