نیاز انسان به اخلاق
دی ۱۷, ۱۳۹۴
نویسنده: مهدى جعفرى.
بدون تردید، خوب زیستن و رسیدن به سعادت، آرزوى هر انسانى است. آدمى همیشه در پى دستورات و فرامینى بوده است که بتواند با عمل به آنها، مناسبات خود را با دیگران شکل بخشد، تا از این طریق عمر خود را بگذراند و بقاى حیات خویش را تضمین کند. از این رو، آدمى نیازمند نظام ارزشها بوده است؛ نظامى که خوب و بد را براى او معین کند و در پیچوخم زندگى راهنماى او باشد. اخلاق وسیلهاى مؤثر براى بهتر زیستن است، پس فراگیرى آن، لازمه حیات بشرى است.
قانون و نظام اعمال و رفتار آدمى همان «علم اخلاق» است که قادر است ما را از خطر سقوط نجات دهد. در میان همه علوم علم اخلاق ضرورىترین علم براى انسان است؛ چرا که در تمام اوراق کتاب زندگى دخالت و نظر دارد، و بدون آن زندگى اجتماعى و فردى در ورطه سقوط است. طبیعت انسان میل به نفعطلبى دارد و این خود عاملى براى جلوگیرى از برپایى جامعه آرمانى است. بسیارى از کشمکشهاى اجتماعى از این طبیعت انسان ناشى مىشود. از این رو علاوه بر قانون، به یک نیروى درونى به نام اخلاق نیاز است تا انسانها را کنترل کند.
برتراند راسل که در بسیارى از مسائل انسانى شک مىکند، معتقد است اخلاق براى انسان لازم است. او مىگوید: «افراد بشر تندخو، شهوتران، لجوج و تا حدى دیوانه هستند و به علت دیوانگىهایشان برخود و بر دیگران مصیبتهایى وارد مىکنند که ممکن است منجر به بدبختىهاى هولناکى شود. با اینکه زندگى توأم با احساسات خطرناک است، ولى اگر بخواهیم زندگى بشر لطف خود را از دست ندهد احساسات هم باید حفظ شود، میان دو قطب احساسات و کنترل آنها تضادى وجود دارد. از همین تضاد درونى طبیعت بشر، احتیاج به اخلاق احساس مىشود.»[۱]
پس فضایل اخلاقى نه تنها سبب رستگارى در قیامت است، بلکه وسیلهاى براى سعادت و خوشبختى در زندگى دنیا هم محسوب مىشود. اینجاست که به اهمیت سخن حکمتآمیز امیرمؤمنان على (علیهالسلام) پى مىبریم که مىفرماید:
«لوکنا لانرجوا جنه ولا نخشی ناراً ولا ثواباً ولاعقاباً لکان ینبغی لنا ان نطالب بمکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح»[۲]
یعنى اگر امیدى به بهشت و ثواب و ترسى از جهنم و عقاب نداشتیم، باز هم شایسته بود که ما در پى مکارم اخلاق باشیم، زیرا خوشبختى و سعادت را از این طریق مىتوان بهدست آورد.
متن کامل این مقاله را از لینک زیر دریافت نمایید: