تبلیغ دین خرج دارد
آیت الله سید ابوالحسن اصـفهانی، یکی از نمایندگانش را به منطقه ای جهت تبلیغ اسلام فرستاد، اما بزرگ قبیله درصدد مخالفت با وی برآمد و اجازه نشر احکام اسلام را نداد و خـطاب به اهالی آن منطقه گفت:هر شخصی در نماز جماعـت این آقا حاضر شود، یا درمجلس او شرکت کند، از آب آشامیدنی محل – که منحـصر در یک چشمه بود- محـروم خواهد شد. آنان به این طریق مـردم را درجهل نگاه می داشـتند و به راحتی می توانستند به استثمارشـان بپردازند. وکـیل آیت الله اصـفهانی به نجف بازگـشت. و واقعه را به اطلاع وی رساند. سید یک پوستین گران قیمت و ده لیره ی طلا بـه دست وی داد و از او خواست به همان منطقه برگردد وآنها را به بزرگ قبیله بـدهد. وقتی وکـیل مزبور چنیـن کرد، رئیس قبیله در حـالی که با پوشیدن پوستین فخـر و مبـاهات می کرد به اهـالی آن منطقه اعـلام کرد هر کسی در نمـاز وکیل آیت الله اصفهانی شرکت نکند یا در مجلس او حاضر نشود از آب آبادی محروم خواهدشد.