فرزندان همانند پدران نمى شوند
استاد يك حالت تأثر داشتند كه پدران ممتاز، فرزندان مانند آنها نمىشوند. مىفرمودند: هيچ يك از فرزندان جدّ ما آقا سيد حسن كشميرى يعنى سيد مصطفى، سيد محمد حسين، سيد محمد على، مانند او نشدند!!
مىفرمودند: دوست داشتم فرزندانم طلبه بشوند، همان طور كه پدر و اجدادمان اهل علم بودند. عرض شد انشاء اللّه در نوهها و نبيرههاى پسرى اين نيت شما تحقق پيدا مىكند.
گاهى اهل علمى به حضور ايشان مشرف مىشد و درباره اين كه پسرش اهل علم شود مشورت مىكرد. استاد به علم باطنى و يا استخاره مىفرمودند: بگذار پسرت كاسب شود كه كاسب حبيب خداست.
امتياز بندى
در تأسف از حوزه نجف آن روز مىفرمودند: ربط اهل دانش به بيوت آيات محل مراجعه سه نوع بود، بعضى كه فقط درس آقا مىرفتند از يك امتياز برخوردار بودند، بعضى هم درس و هم نماز آقا مىرفتند، از دو امتياز برخوردار بودند.
بعضى هم درس و هم نماز و هم منزل آقا مىرفتند، از سه امتياز برخوردار بودند.!!
هر چه بخواهى
استاد فرمود: «كسى از اهل دانش در نجف مىخواست به رياست برسد. به من گفت: به منزل ما بيا. مىخواهيم مقدمات آقايى و رياست را فراهم كنيم. هر چه بخواهى به تو مىدهم، اگر چه... باشد».
حوزه و اهل علم
فرمودند: «اينان نمىدانند هر گاه يكى از استخوانهاى تقوا و عارفى مىميرد، معمولاً بعدش بلا مىآيد. الآن همه رفتند، شما زحمت بكشيد جاى آنان را بگيريد. آنهايى كه من ديدم الآن نيستند.»
مرحوم آيت الله سيد عبدالهادى شيرازى مىفرمود: در زمان طلبهگى ما قريب 18 مدرس اخلاق در نجف وجود داشت و الآن هيچ كس نيست. اين درد بزرگ حوزههاى علميه است.
در زمان مرحوم ملا حسينقلى همدانى، هفتاد مجتهد عارف پاى درس اخلاق مىنشستند و الآن كسى نيست.
درباره كسانى كه خوب درس مىدهند، مىفرمود: «خوب درس دادن معيار نيست كه به درد قبر و قيامت بخورد. معيار خوبى نزد حق تعالى، تدريس با تهذيب است».
درباره مصرف سهم امام فرمود: «عيال آيت الله شيخ زين العابدين مرندى از كمى مال و رزق شكوه كرد. به زنش گفت: كلاه مرا آب بگير. عيالش آن را آب گرفت و چركها درون ظرف جمع شد. بعد آقاى مرندى فرمود: تو به من مىگويى اين چركها را بخورم (ايشان در مصرف سهم امام بسيار با احتياط بود.
در تاريخ 20 جمادى الثانى 1416 كه عدهاى جهت عمامه گذاشتن خدمت ايشان آمده بودند و تقاضاى نصيحت كردند، استاد فرمودند: «عمامه گذاشتن شرط دارد، و آن اين كه دائم در حضور خدا باشيد و غفلت نكنيد»!