قصاب

يك رفيق داشتند كه قصاب بود و حلال و حرام را رعايت نمى‏ كرد. يك بار ايشان نشستند با او صحبت كردند، از آن به بعد ديدم كه آن فرد متحوّل شد و وقتى مى‏ خواست به حرم يا به منزل برود عبايش را روى سرش مى‏ كشيد و مى ‏رفت. خانم او (قصاب) آمد از من پرسيد چه اتفاقى افتاده كه او شبها مى ‏رود داخل اتاق و در را مى‏ بندد و تا صبح قرآن مى‏ خواند؟ گفتم: ايشان با آقا سيد عبدالكريم نشسته و منقلب شده است. 
 
 منقلب شدن افراد

خيلى اتفاق مى‏ افتاد كه وقتى ايشان با يك نفر صحبت مى ‏كرد آن فرد منقلب مى ‏شد. يك‏بار، شخصى آمده بود پيش ايشان و حرف‏ هاى خوبى نمى‏ زد. آقاى كشميرى به من گفتند: «كم‏كم بايد او را به راه بياوريم»، و البته به طور كلى با مردم خيلى حرف مى‏ زد. 
 
 شما نسبت به راه خدا آيا استعداد داشتيد؟
 ج: از بچگى به اين كار عشق داشتم، دائم با پيرمردها علماى عامل بودم، با جوان‏ها نبودم. با شيخ محمد حسين تهرانى كه از شاگردان آخوند خراسانى بود، زياد بودم. 
 
 اغذيه و خوردنى‏ ها

سالك در مجاهدات نفسانى به دستور استاد در تروك به ترك اكل حيوانى مى ‏پردازد تا در تمرين تربيت نفس از هواهاى آن بگذرد.
 حضرت استاد مى ‏فرمودند: (وقتى سالك مى ‏خواهد با نفس مبارزه كند) بستنى خوردن (در تابستان) مخالف زهد و رياضت است و جزء مشتهيات نفس است.
 وقتى فرمودند: چون شخص به ذكر و رياضت مى‏ افتد و نوارنيت پيدا مى‏ كند، تا صفات ملكه نشده باشند به خوردن بعضى اغذيه مانند گوشت گاو و پنير و مانند آن درب چشم برزخى بسته مى ‏شود.
 فرمودند: انسان حيوانى (ناطق) است اگر حيوانى پى ‏درپى بخورد چه مى ‏شود.
روزى در حضورشان عرض شد: در حالات يكى از عرفاء نوشته ‏اند؛ سال‏هاى زياد بيش از بيست سال دلش آب سرد مى ‏خواست به نفس پشت پا مى ‏زد و آب سر به آن نمى ‏داد.
 فرمودند: اللَّه ‏اكبر خيلى مهم است كه به نفس بهاء نمى‏داده است.! 
 ترك حيوانى چقدر در نورانيت مؤثر است؟
 ج: خيلى، فقط قبل از چهل روز يك مرتبه گوشت جهت رفع كراهت بخوريد. 
 
دستور نيست

 در بحبوحه و شدت جنگ سال 1364، كسى خدمت آقاى كشميرى مى ‏رسد و مى ‏گويد: اوتاد و اولياء مى ‏توانند تصرف كنند، چرا شما تصرف نمى ‏كنيد تا جنگ تمام شود؟ ايشان فرمودند: دستور نيست.
 
 درد را مى ‏كشيد
 نقل شده كه عارف بالله آخوند كاشى اواخر عمر مريض شد. عارف ربانى آقا محمد بيد آبادى براى مداواى ايشان نوشت كه 202 مرتبه به عدد «ربّ» اين آيه را بخواند: «ربّ أنّى مَسَّنىَ الضُّر و أنت أرحم الرّاحمين. يعنى ايّوب آن گاه كه پروردگارش را خواند كه به من گزند (رنج) رسيده است و تو بخشاينده ‏ترين بخشايندگانى، پس او را پاسخ گفتيم و گزندى كه با وى بود را از او زدوديم». (در آيه ربّه دارد)
 آخوند كاشى اين دستورالعمل را ديد گفت: «دواى من همين است».
 بنده عرض مى‏ كنم در طول بيش از ده سال به خاطر امراض مختلف و سكته، حضرت استاد بيمار بود و خود براى بيماران نسخه مى‏ پيچيد و دستورالعمل مى ‏داد، حتى يك بار ازايشان نشنيدم كه بفرمايد براى بيماريم دعا كنيد يا ختمى بگيريد.
 درد را مى‏ كشيد و تحمّل مى‏ كرد و تسليم قضا و قدر بود. اين از بهترين درس‏ هاى عملى بود كه جنابش به شاگردان و دوستان دادند.
 من از درمان و درد و وصل و هجران          پسندم آنچه را جانان پسندد
 

 منبع: http://erfanekeshmiri.ir/pages/akhlagh

موضوع سایت رویش: