تواضع

خيلى تواضع نسبت به بزرگتر از خودش داشت. آن جلساتش بيشتر با افراد بزرگتر از خودش، شايد با فاصله سنى 20 تا 30 سال بود. خيلى به اين‏ها علاقه داشت و واقعاً به آنها احترام مى‏گذاشت و خيلى دوستشان داشت؛ و با اصرار براى ناهار دعوتشان مى‏كرد و آنها مى‏آمدند. ايشان چهار زانو جلوى ايشان مى‏نشست، فقط به صحبتشان گوش مى‏داد. يك جور خيلى عجيب، اصلاً گمان نكنم (جاى ديگر) چنين چيزى باشد يعنى خيلى به بزرگترهاى خودش مخصوصاً به علما احترام مى‏گذاشت.
 
 احترام به سادات

اعتقاد و احترام نسبت به سادات همه جا زياد است آيا در نجف هم اينطور بوده است؟
 ج: بلى، منزل يكى از عرب‏ها مهمان بودم بچه‏اش را جلويم خوابانيد و شمشير روى سينه بچه گذاشت و گفت: شما حق بر ما داريد و اين بچه‏ام را اگر بخواهيد بكشيد اختيار داريد.

 

بوسيدن نام خدا

حضرت استاد انگشترى از عقيق داشت كه روى آن نوشته بود: «لااله‏ الّااللَّه الملك الحقّ المبين»
 گاه‏گاهى استاد بر اين كلمات متبرّكه كه روى انگشتر حكّ شده بود، بوسه مى‏ زد و تبرّك مى‏ جست.
 
 نقش انگشتر

نقش انگشتر عقيق حضرت استاد «لااله ‏الّااللَّه الملك الحقّ المبين» بوده است. اين نقش بر ياقوت انگشتر حضرت اميرالمؤمنين(علیه السلام) حكّ شده بود. همچنين امام حسن ‏(عليه السلام) در خواب حضرت عيسى‏ (عليه السلام) را ديد كه فرمود: بر انگشتر خود اين عبارت را حك كن كه همّ و غم را از بين مى ‏برد.

خوش اخلاق و خوش صحبت
وقت عادى خيلى خوش اخلاق، عالى و خيلى خوب بود، مگر وقتى كه كسى ناراحتش مى ‏كرد و الّا خيلى طبيعى (معتدل) بود، خيلى خوب، خوش صحبت و خوش بيان.
 
هر كار كنى كم است

مى‏ فرمود: براى امام حسين‏ (عليه السلام) هر كارى بكنى كم است.

 

منبع: http://erfanekeshmiri.ir/pages/akhlagh

موضوع سایت رویش: