تحصیل آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی (ره)

فقیه و مرجع عظمای تقلید و نویسنده آثاری همچون کتاب ارزشمند و گران سنگ وسیلة النجاة (به عربی) و ذخیرة الصالحین (به فارسی). ایشان از شاگردان خاص آخوند خراسانی بوده که پس از وفات آیت الله نائینی و آیت الله حائری یزدی در ۱۳۵۵ق و آقا ضیاء عراقی در ۱۳۶۱ق، مرجعیت تقلید شیعیان در بخش عمده جهان تشیع در شخص ایشان منحصر شد.

وفات

تبار آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی (ره)

فقیه بزرگوار و مرجع عالیقدر عصر خویش، آیت الله العظمی‌ سید ابوالحسن اصفهانی اعلی الله مقامه الشریف از فقها و مراجع بزرگ عصر اخیر است كه در كیاست و درایت و حسن اداره حوزه‌های علمیه شهرت بسزا و نام پرآوازه‌ای دارند.

زادگاه و نسب

سید ابوالحسن اصفهانی در روستای مَدیسه از توابع لنجان اصفهان زاده شد؛ اجداد او از سادات موسوی بهبهان بوده‌اند که نسب آن‎ها به موسی بن ابراهیم بن امام موسی کاظم (ع) می‌رسد. [۱]

پدرش سید محمد که متولد کربلا [۲] و مدفون در خوانسار [۳] است، ساکن مدیسه لنجان بوده است.

خاطره ای تکان دهنده

حضرت آیت الله العظمی مظاهری در نقل خاطره‌ای از استادشان آیت الله مرعشی نجفی می‌فرمایند: «خدا رحمتش‌ کند، درجاتش‌ عالیست، عالی‌تر کند، مرحوم‌ آیت‌ الله مرعشی، من‌ مکاسب‌ پیش‌ ایشان‌ خواندم، هم‌ کفایه‌ خواندم، هم‌ مکاسب... ایشان‌ بنایشان‌ این‌ بود برای‌ این‌که‌ خسته‌ نشوند، یک‌ قصه‌ای‌ گاهی‌ اوقات‌ یا خیلی‌ از اوقات‌ در میان‌ درس‌ برای‌ شاگردها می‌گفتند و یکی‌ از قصه‌هایشان‌ این‌ بود که‌ می‌گفتند:

درس غیرت

در زمان کشف حجاب به وسیله رضاخان پهلوى ، رئیس پلیس قم که فردى بسیار پست و رذل بود به زور متوسل مى شد تا از سر زنان مؤمن چادر و حجاب بر گیرد.
روزى در حرم مطهر حضرت معصومه (علیهاالسّلام) به میان زنان با حجاب و صالحى که براى زیارت رفته بودند، رفت و قصد داشت با زور حجاب زن مؤمنى را بر گیرد که با فریاد و آه و ناله او و دیگر زنان حاضر در حرم ، آیت اللّه مرعشى به آن قسمت مى رود و وقتى موضوع را مشاهده مى کند، غیرت و جوانمردى وى به جوش مى آید، سیلى محکمى به صورت رئیس پلیس مى زند.

دیدار با امام زمان (عج)

آیت اللّه مرعشى از جمله افرادى است که به حضور امام عصر -عجل اللّه تعالى فرجه الشریف – مشرف شده است.

و در این مورد حکایات متعددى وجود دارد که در اینجا به چند کرامت اشاره مى کنیم:
ایشان نقل کرده اند که زمان تحصیل علوم دینى و فقه اهل بیت علیهم السّلام فوق العاده مشتاق دیدار جمال دلاراى حضرت بقیة اللّه -عجل اللّه تعالى فرجه الشریف – بودم و عهد نمودم که چهل شب هر چهارشنبه پیاده به مسجد سهله مشرف شده، در آنجا بیتوته نمایم. به این قصد که به فوز دیدار امام عصرعلیه السّلام نائل شوم. بر این عمل مداومت داشتم تا شب چهارشنبه سى و ششم یا سى و پنجم. 

وصیت نامه عرفانی آیت الله العظمی مرعشی نجفی اعلی الله مقامه

 *سفارش می کنم اورا (فرزند ارشد ایشان جناب حجت الاسلام سید محمود مرعشی نجفی) به دوری جستن از بی کاری و بطالت و صرف عمر عزیز در چیزهایی که نفعی ندارد . روایت شده است که : «ان الله تعالی شانه یبغض الشباب الفارغ  = خداوند تعالی , جوان بی کار را دشمن می دارد »

*و سفارش می کنم به اینکه کیسه ای که درآن خاک مرقد ائمه طاهرین (علیهم السلام) و اولاد آنان و قبور اصحاب و بزرگان را جمع آوری کرده ام , برای تیمن و تبرک با من دفن نمائید و مقداری از آن را هم زیر صورت و قدری محاذی صورت بریزند  .

*و سفارش می کنم او را به اینکه لباس سیاهی که در ماه های محرم و صفر می پوشیدم , با من دفن شود.

مرا اینجا دفن کنید

به ابوی بنده در داخل حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) زیر ضریح در دو متری قبر مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها)، به عنوان کبوتر حرم و به پاس خدماتی که در طول 70 سال در حرم کردند، قبری داده بودند. وصیت کرده بود قبر متبرکی دارم ولیکن به این دلیل که همه ی خاک قم متبرک است من را در راهروی ورود به کتابخانه م زیر پای افرادی که دنبال علوم آل محمد(صلی الله علیه و آله) هستند، دفن کنید.

 پدر زیارت جامعه کبیره را بسیار دوست داشتند و می‌‍گفتند هفته‌ای یک بار قرائت کنید، بنابراین اگر کسی می‌خواهد به ایشان توسل کند به زیارت مزارشان بیاید و زیارت جامعه کبیره بخواند.

از منبر اباعبدالله الحسین(علیه السلام) شفاء گرفتم

 

زمانی که کتابخانه ساخته می شد تربت سید الشهداء (علیه السلام) در چهار گوشه آن ریخته شد. در زمان ساخت مدارس برای طلاب نیز چنین کرد؛ اذعان داشت با این اقدام افرادی که به این مکان ها رفت و آمد می کنند را بیمه می کنم تا از این کتب و از مسیر ائمه (علیهم السلام) منحرف نشوند.

روزی قرار بود عمل کنند، شب گفت کسی به داخل حسینیه نیاید، در تاریکی در داخل حسینیه سینه خود را منبر سیدالشهداء می سابید؛ وقتی خارج شدند و علت را جویا شدیم، گفت با سائیدن قسمتی که قرار است عمل شود به منبر سیدالشهداء شفای خود را از امام حسین (علیه السلام) گرفتم.

 

اصلاح داستان شهریار و آیت الله مرعشی (ره)

تصاویری از من در فیلم شهریار نشان دادند که درست نبوده است؛ در فیلم اصل ماجرای شهریار عنوان نشد. در عالم خواب می بیند در باغی مردم تردد دارند و می فهمد امیرالمومنین (علیه السلام) در این باغ اقامت دارند، مشتاق دیدار می شود.ابوی در خواب می بیند امیرالمومنین (علیه السلام) منبر تشریف دارند و در یک سو مجلسی و سوی دیگر شیخ مفید نشستند؛ در مقابل مجلسی بحارالانوار و در مقابل شیخ مفید نیز از آثار خود او قرار داشت.

اسرار مردم

ایشان همیشه به سینه خود اشاره می‌کردند و می‌گفتند سینه من مالامال از اسرار مردم است در زمان شاه سرهنگ راهنمایی و رانندگی خدمت ابوی رسید و در خلوت با پدر من صحبت کرد و زمانی که از نزد ایشان می رفت چشم گریان بود؛ مطلب را از پدر جویا شدم که به دلیل سری و خصوصی بودن صحبت های او از گفتن امتناع ورزیدند؛ در یکی از مجالس ختم ابوی همان سرهنگ مطلب را برای من بازگو کرد و جریان از این قرار بود که سرهنگ به همسر خود بدبین شده بود و تصمیم به کشتن همسر و فرد مقابل و سه فرزندش و خودش را داشت.

صفحه‌ها

اشتراک در اسوه های اخلاقی