روایت آیتالله دستغیب از حیات خویش و اولویتهای نظام اسلامی در واپسین روزهای زندگی
این مصاحبه از واپسین سخنان شهید آیتالله دستغیب است كه در 18 /9/ 60، دو روز قبل از شهادت ایشان انجام شده و متضمن آرا و نظرات آن شهید بزرگوار در باره مهمترین رویدادهای سیاسی و نیز دیدگاهها و پیشبینیهای او در باره آینده انقلاب اسلامی است.
یادش گرامی باد
فکر میکنید با دشمنان دین اعم از کافرین و منافقین و غیره چه باید کرد؟
روایت آیتالله دستغیب از حیات خویش و اولویتهای نظام اسلامی در واپسین روزهای زندگی
این مصاحبه از واپسین سخنان شهید آیتالله دستغیب است كه در 18 /9/ 60، دو روز قبل از شهادت ایشان انجام شده و متضمن آرا و نظرات آن شهید بزرگوار در باره مهمترین رویدادهای سیاسی و نیز دیدگاهها و پیشبینیهای او در باره آینده انقلاب اسلامی است.
یادش گرامی باد
با توجه به موقعیت حساسی که هم اکنون در آن قرار گرفتهایم فكر میكنید، به نظر جنابعالی خدمات روحانیت باید در چه زمینههایی باشد؟
روایت آیتالله دستغیب از حیات خویش و اولویتهای نظام اسلامی در واپسین روزهای زندگی
این مصاحبه از واپسین سخنان شهید آیتالله دستغیب است كه در 18 /9/ 60، دو روز قبل از شهادت ایشان انجام شده و متضمن آرا و نظرات آن شهید بزرگوار در باره مهمترین رویدادهای سیاسی و نیز دیدگاهها و پیشبینیهای او در باره آینده انقلاب اسلامی است.
یادش گرامی باد
حضرت آیتالله مشخصات خودتان را ذكر نمائید.
همراهی مستمر با شهید دستغیب و علاقه بسیار به پیروی از راه آن شهید بزرگوار ،امکان اشراف بر جزئیات حرکت مبارزاتی وی را در کنار آگاهی از ویژگیهای والای شهید برای برادر ایشان فراهم آورده که در گفتگوی صمیمانه حاضر بازگو شده است. آیتالله دستغیب با دیدی نافذ و بیانی شیوا از برادر سخن گفتهاند، بدان گونه که در کمتر مطلبی این همه نکات جالب در کنار هم قرار گرفتهاند.
ماجرای مهلت ۲۴ ساعته رژیم پهلوی به شهید دستغیب برای ترک لباس روحانیت
به واسطه فعالیتهای آیتالله دستغیب در زمینه افشاگری علیه رژیم پهلوی، مزدوران رژیم به وی فشار آوردند تا طی ۲۴ ساعت لباس روحانیت را کنار بگذارد. در چنین شرایطی وی تصمیم به مهاجرت گرفت و به نجف اشرف رفت.
«روز جمعه بیستم آذر ماه ۱۳۶۰ و نزدیک اذان ظهر بود. آقا به طرف نماز جمعه حرکت کرد. مردم در کوچه و بازار که آقا را میدیدند، نامهای به وی میدادند. آن روز هم در طول مسیر خانمی به سمت آقا آمد. دقایقی بعد صدای آتش و خون همه جا را فرا گرفت. آقا به سوی حق شتافت.»
در سال 1321 ش آیت الله دستغیب بر خلاف میل خود و به توصیه استادانش به ایران بازگشت . بنابراین آیت خدایی ، عارف سالک شیرازی با گرفتن اجازه اجتهاد از استادانش به شیراز مراجعت کرد.
با آمدن به شیراز از ابتدا در مسجد طالبیون به اقامه جماعت پرداخت و پس از آن چون ماه رمضان نزدیک می شد و جمعیت زیادتر، صلاح دیده شد که طاق منبری مسجد جامع عتیق شیراز را (شبستان وسطی مسجد جامع ) نخاله برداری و آماده انجام مراسم ماه رمضان شود.این کار با زحمت فراوان انجام شد و مسجد تا حدودی آماده پذیرایی زائران خانه دوست شد.
سال 1321 ش آیت الله با کوله باری از علم و معرفت عزم سفر به سوی شهر خود کرد. در این کوچ مبارک لطایفی نهفته بود که نشان از عنایت خدای سبحان و ولی عصر (عج ) به ایشان داشت .
او خود در ابتدا اندیشه بازگشت به شیراز را نداشت اما روزی به درس آقا شیخ محمد کاظم شیرازی حاضر شد و استاد به ایشان گفت : آقای دستغیب یکی از علما برای شما خواب خوبی دیده است بهتر است شما بهر شیراز برگردید. او در حالی که سخت مشغول تحصیل بود و در صورت ماندن ، در آسمان فقاهت درخششی شایسته می نمود امّا قصد بازگشت کرد.
تولد
در عاشورای 1332 ق . در شیراز کودکی به دنیا آمد که چون آن ایام ، روزهای پرسوز شهادت سالار شهیدان ، امام حسین علیه السلام بود نامش را ((عبدالحسین )) نهادند.
خاندان عبدالحسین از سادات حسنی و حسینی به شمار می رفتند که از حدود چهار قرن پیش در شیراز به ((دستغیب )) معروف شده بودند. سیادت نشان افتخار این خانواده بود و حلقه های نورانی پیوند او را (باسی و دو واسطه ) به حضرت ((زید شهید)) فرزند امام سجاد علیه السلام می رساند.