وصف دریا از زبان دریا (1) (آیت الله شهید دستغیب)
روایت آیتالله دستغیب از حیات خویش و اولویتهای نظام اسلامی در واپسین روزهای زندگی
این مصاحبه از واپسین سخنان شهید آیتالله دستغیب است كه در 18 /9/ 60، دو روز قبل از شهادت ایشان انجام شده و متضمن آرا و نظرات آن شهید بزرگوار در باره مهمترین رویدادهای سیاسی و نیز دیدگاهها و پیشبینیهای او در باره آینده انقلاب اسلامی است.
یادش گرامی باد
حضرت آیتالله مشخصات خودتان را ذكر نمائید.
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده سید عبدالحسین دستغیب پدر ما مرحوم آقای سید محمد تقی دستغیب، تولد بنده روز عاشورای محرم 1322 بود که مطابق بود با 1292 شمسی
دوران كودكی، نوجوانی و جوانی را چگونه گذراندید و در این دوران تحصیلات شما به چه صورت و در چه جاهایی بوده است.
بنده تا سنه 1343 كه پدر ما مرحوم شد، مقداری از مقدمات را خدمت ایشان خواندم. هنگام فوت والده تقریباً بنده 11-12 ساله بودم. ادامه تحصیلات را در شیراز که عبارت بودند از صرف و نحو بیان و منطق و فقه و اصول و ... به علت اینکه مصادف بود با اوایل سلطنت رضاخان قلدر ملعون و جنگ با روحانیت، از بین بردن روحانیت و اینکه نمیگذاشتند کسی طلبه شود تحصیل علم بکند فشارهایی که میآوردند که گفتنی نیست کمتر کسی دیگر حاضر میشد تحصیل علم کند و در رشته طلبگی بیاید.
به طوری این ملعون جو را برعلیه روحانیت درست کرده بود که میگفتند روحانی عضو فلج اجتماع است که کسی اصلاً رغبت نکند، لکن در همان حال خدای تعالی شوقی عنایت کرده بود که ما به همه سختیها ساختیم و با همه فشارهایی که بود تحمل کردیم و بحمدالله ادامه دادیم تحصیلات را و در همان اوقات هم دوش به دوش تحصیلات که میکردیم در مسجد باقرخان آنجا مشغول بودیم و بعد از نماز به تبلیغ و بر علیه دستگاه پهلوی، لذا در همان وقت چند بار ما را زندان كردند و یك دفعه هم بناشان تبعید بود و بعد فشار آوردند كه اصلاً باید از روحانیت بیرون بروی و 24 ساعت مهلت دادند که بنده خلع لباس کنم و از روحانیت بیرون روم و مسجد و منبری نباشد. بنده بناچار فرار كردم رفتم نجف اشرف. البته این هم وسیلهای بود. خدای تعالی خیری میخواست برای ما كه آنجا مشرف شویم و آنجا هم مدتی خدمت آیتالله شیخ محمد كاظم شیرازی و مرحوم آیتالله اصطهباناتی خدمت این بزرگان استفاده میکردم تا بعد از شهریور 20 و سقوط پهلوی و آنجا در سنه 21 بنده مراجعت کردم به شیراز.
به شیراز كه آمدم دوستانمان آمدند برای اینکه یک محلی كه اقامه جماعت بشود منبر در آن بشود این مسجد جامع عتیق در آن وقت از طرف پهلوی دستور داده شده بود كه مصالحش را بفروشند و اگر بشود اینجا را یک ادارهای بکنند و شبستانهایش تمام خراب، صحن مسجد تمام خراب، فقط قسمت شبستان وسطی كه منبر بزرگ درش هست سالم بود. خوب پهلوی هم ساقط شده بود واینها کسی مانع نشد. رفقا آمدند و ما رفتیم شبستان وسط و تنظیف کردند دیگر بعد ماه رمضان، مومنین هم روز به روز اجتماع زیادتر و هر روز مقداری از سطح مسجد را تسطیح میکردند كه نماز خوانده شود. بعد هم در ماه مبارك تشویق كردیم مردم را به اینكه اینجا تعمیری بشود. پولهایی جمع شد و مشغول شدند و بحمدالله از همان سنه 21 ماه رمضان شبستانهایش را تعمیر کردند و بعد هم بحمدالله ما از همان سنه 21 موفق بودیم. هر شب بعد از نماز یك ساعت تفسیر قرآن مجید و بیان اخلاق و قوائد و اینها وقتی از سنه 46 که حضرت امام خمینی اطال الله عمره شریف در قم نهضت فرمود و امر فرمود که همه قیام کنند، ما هم اجابت کردیم و اینجا مشغول شدیم به مبارزات و آن پیشامدهایی که شد.
اوقات فراغت خودتان را چه درگذشته و چه در حال چگونه سپری میکنید؟
بنده که در جوانی درگذشته که به نظرم نمیآید که اوقات فراغتی داشتهام. همیشه مشغول بودیم، یا مطالعهای بوده یا درس دادن بوده یا نوشتنی بوده. اوقات فراغتی نبود. حالا هم که از کار افتادهایم تا اندازهای که بتوانم الان هم مشغول هستم بحمدالله در نوشتن، درس دادن و مطالعه. خداوند انشاءالله هم همان را موفق بدارد به انجام وظیفه، به اینكه اوقاتمان به بطالت نگذرد و از عمرمان بهره ببریم.
قسمت اعمالكم الجنه
هر نفس ز انفاس عمرت گوهری است
آن نفس سوی خدایت رهبری است
انسان عاقل نباید یک لحظه هم به بیهوده بگذراند تا بتواند همه عمرش از این سرمایه عزیز بهره ببرد، به اندازهای كه بتواند خدمتی به اسلام کند، خدمتی به مسلمین كند، خدمتی به مستضعفین کند، در عمل صالح و ذخیره آخرت من اهتدی انما یبجی لنفسه. هر كس كاری كند برای خودش است. خودش بهره میبرد، وقتش را بیهوده نگذراند بی نتیجه نباشد
خداوند انشاءالله همه ما را موفق بدارد كه از این سرمایه عزیز بهره ببریم.
امروز به نظر شما، مردم از انقلاب اسلامی ما چه توقعاتی دارند؟
اگر منظورتان توده مسلم باشد، توده مسلمین تمام توقعشان این است احكام اسلام عمل شود فقط و اما افرادی انگشتشمار سرمایهدار، آنها توقعشان این است كه نعوذبالله دنیایشان درست شود، میخواهد اسلام باشد، میخواهد نباشد. رها كنید آنها را. نیستند داخل یا مثلاً اگر افراد لاابالی نعوذبالله كه اسیر شكم باشند. این جور نیست، تودههای ملت هیچ توقعی ندارند به شما میگویم میآیند پیش بنده اشخاصی كه واقعاً اگر كسی نگاه به وضعیتشان و زندگیشان كند، دلش میخواهد كمكشان كند. این آمده هستی خودش را آورده ببرد بدهد جبهه جنگ، توقعی ندارد. نوعاً همین طبقه سه، همین فقرا، همین توده، همینهایی كه در جبهه جنگ هستند، اینها كه توی جبهه جنگ هستند چه میخواهند الا اسلام؟ هیچ نمیخواهند، توقعی ندارند. آنكه توقع دارد از اسلام بیرون است. مسلمین انقلاب كردند برای اسلام و همان را میخواهند. دنیا و اینهایشان كه كمی نداشت. در گذشته همه چیز بود. انقلاب كه برای جهات مادی نبود، جهات صوری نبود، همهاش برای اسلام بود، ولی البته همه ما ـ همه ملت توقع داریم كه همه ارگانها به احكام اسلام عمل كنند. اخیراً هم كه امام اطالالله عمره شریف اعلامیه تاریخی صادر فرمودند که در هر ارگانی اگر خلاف اسلام عمل شود، شدیداً باید تحت تعقیب قرار بگیرد و دولت هم همین را میخواهد و آن افراد قلیل چه آنهایی که توی سرمایهداری هستند و میخواهند تجارتشان روز به روز مالشان زیادتر بشود و چه افرادی لاابالی كه اینهاقابل اعتنا نیستند. میزان توده میلیونی ملت است، توده میلیونی ملت اینها فقط اسلام را میخواهند.