اسراف در اسلام

سوال:

سلام

اسراف چیست؟

آیاملاك خاصی برای تشخیص اسراف وجود دارد؟

آیا شدت و ضعف دارد؟

پاسخ 

آفرینش انسان به گونه ای صورت گرفته كه ناچار است برای بقا و تأمین حیات خود دست به دامان عواملی بشود كه ادامه زندگی را برای او امكان پذیر سازد. شاید كمتر موجودی را بتوان پیدا نمود كه به اندازه انسان حیات طبیعی اش در معرض خطر بوده و تا این حد به كمك عوامل محافظ نیازمند باشد.
خداوند حفظ نفس را بر بشر واجب كرده و در این راستا تأمین نیازمندی های بقای خود و خانواده اش را بر او لازم نموده است.
در این میان، گروهی از مردم آن چنان در این جهت افراط می كنند كه در این راه هیچ مرز و قانونی به جز تمتع بیشتر نمی شناسند و در مقابل عدّه ای نیز، با وجود قدرت و تمكّن مالی از انفاق بر خویش و اهل و عیال خود بخل می ورزند.
آیا از نظر اسلام، حدّی برای این گونه خرج ها و مصرف ها وجود دارد و اگر دارد آن حدّ كدام است.
قبل از آن كه به قسمتی از نیازمندی های انسان در جهات مختلف و حدود مشروع ارضای آنها اشاره شود؛ یادآوری این نكته لازم است كه - همان گونه كه مكرّراً گفتیم - اسلام، نه تنها از پاسخگویی معقول به تمامی احتیاجات طبیعی انسان منعی به عمل نیاورده؛ بلكه بر تأمین كامل و صحیح كلیه خواسته های مادّی و جسمی او پا فشاری و تأكید هم دارد و این یك اصل مهمّی است كه پایه تمامی موضوعات این بخش را تشكیل می دهد. اكنون بحث را تحت عناوین نیازمندی های مختلف انسان، پی می گیریم.
1. تغذیه كامل.
از مهم ترین عوامل حفظ بقا برای هر موجود زنده و از آن جمله انسان، عامل تغذیه و كیفیت آن است. خداوند، مخازن طبیعت را سرشار از مواد مختلف مورد نیاز انسان قرار داده و شاید به دلیل تنوّع در مأكولات و تمتّع هر چه بیشتر بندگانش، تمامی آن را در یك مادّه مأكول جمع نكرده است؛ بلكه آنها را در انواع گوناگون غذاها و میوه ها و غیر آن پراكنده و توزیع فرموده است و به انسان اجازه داده تا برای تأمین كلیه نیازمندی های خویش از مواد متنوع غذایی بهره برداری نماید و حتی برای ادامه حیات بشر بدو فرمان (اكل و شرب) نیز صادر فرموده است و آن كسانی را كه نعمت ها و رزق های پاك خداوند را بر خود و دیگران تحریم می كنند، به عقاب و بازخواست كشانده است.(1) در سیره نبىّ اكرم ْ نیز آمده است كه آن حضرت در تغذیه خود از كلیه طعام ها و مواد مختلف غذایی استفاده می فرمود.(2).
بهره جویی ناقص و محدود از مواد غذایى، چه بسا جسم را ضعیف و دچار اختلال و كمبود سازد، و آن هم پیامدهایی به جز كاهش مقاومت بدن در برابر هجوم امراض و عوارض گوناگون نخواهد داشت و حتی در بسیاری از موارد، اعصاب و روان آدمی نیز از تأثیر زیانبخش آن بی نصیب نمی ماند. در این زمینه حضرت صادق ژ در حدیثی فرمودند:.
اگر كسی كه چهل روز گوشت نخورد، به بدخلقی دچار می شود.(3).
لذا در كلمات حضرات معصومین علیهم السلام بر روی اكثر مواد خوراكی و غذایی تأكید و سفارش شده و خواص لازم هر كدام و آثار مثبت هر یك از آنها بر جسم و روان بیان شده و حتی استفاده از گوشت انواع حیوانات و پرندگانی كه خوردن آنها حلال است، توصیه و تشویق شده و همین طور روایات بسیاری در زمینه انواع میوه ها و فواید آن و اقسام مختلف حبوبات و خواصّ آن و نیز اصناف دیگری از موادّ خوراكی كه هر یك دربردارنده جزیی از ویتامین ها و سایر مایحتاج بدن است، وجود دارد كه ذكر حتی قسمتی از آن از وضع و هدف این نوشته بیرون است.(4).
اسراف در طعام.
ممكن است عدّه ای از متدینان ما فكر كنند، اگر بنا باشد انسان از مواد مختلف غذایی استفاده كند، مرتكب اسراف خواهد شد و تمتّع زیاده از حدّ ضرورت از مواد خوراكی را اسراف به حساب آورند و با این تفكّر، خود و خانواده خویش را از بهره وری از نعمت های الهی محروم سازند و سلامت خود و آنها را در مخاطره قرار دهند. ائمه طاهرین ه برای پیشگیری از یك چنین اندیشه ای به طور مكرّر به مسلمان ها گوشزد می نمودند كه نعمت های الهی برای استفاده بندگان اوست و خداوند هیچ گاه مؤمنین را از سود بردن از آنچه برای آنان آفریده است، منع نمی فرماید و این از حریم اسراف خارج است. حضرت صادق ژ در یك حدیث معتبر فرمودند:.
لَیسَ فِی الطَّعِامِ سَرَف؛(5).
در امور مربوط به آذوقه و طعام، اسراف نیست.
بنابراین، مقصود از این حدیث شریف این است كه تأمین احتیاجات بدن از راه تغذیه كامل و كافی - گر چه با هزینه زیاد همراه باشد - اسراف نیست و نباید انسان به توهّم وقوع در اسراف، خود را به كمبود و سوء تغذیه دچار سازد. هیچ گاه معنای روایت آن چنان كه بر سربعضی از زبان هاست، این نیست كه زیاده روی در خوردن و ولخرجی و سفره رنگین خارج از معمول با تشریفات زاید و بی مورد، بدون اشكال و از اسراف بیرون است.(6).
ولذا در قسمتی از یك روایت، حضرت امام صادق ژ فرمودند:.
در آنچه به سلامت و اصلاح بدن كمك كند، اسراف نیست. همانا اسراف در آن چیزی است كه مال را تلف نماید و به بدن ضرر وارد آورد.(7).
واضح است، پرخوری و یا بعضی غذاهای پرهزینه و سنگین، جز این كه معده را خسته و بیمار كند و اعتدال عمومی بدن را بر هم زند، ره آورد دیگری ندارد. امام صادق ژ درحدیثی فرمودند:.
هر دردی از پرخوری ناشی می شود، مگر تب كه بدون آن نیز عارض بدن می شود.(8).
چاقی مفرط - كه سرمنشأ بسیاری از بیماری های قلبی و عروق است - غیر از وراثت عاملی جز پرخوری ندارد و همیشه بهترین دستورالعمل برای تعدیل وزن بدن كم خوری و اعتدال در خوراك بوده و هست. باز در حدیث دیگری امام كاظم علیه السلام فرمودند:.
اگر مردم در خوراك خویش میانه روی و اقتصاد را رعایت می كردند، بدن های آنان سالم و معتدل می گشت.(9).
پزشكان معتقدند: انسان از سن 25 سال به بالا به طور طبیعی مقداری چربی و مواد اضافی ذخیره می كند و رو به چاقی می رود و در این صورت، پرخوری هیچ كمكی جز به افزایش وزن بدن و خروج بدن از حالت اعتدال نخواهد كرد. و شاید بدین لحاظ، خوردن از روی سیری و زیاده روی در آن، در كلمات حضرات معصومین علیهم السلام نوعی تضییع مال به شمار آمده است. نبىّ اكرم صلی الله علیه و آله در وصیتی به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:.
چهار چیز تضییع مال است: خوردن از روی سیرى؛ روشن كردن چراغ در مهتاب؛ زراعت در زمین سخت و غیر قابل كشت و نیكی به كسی كه اهلیت آن را ندارد.(10).
همچنین عدّه ای از فقهای عظام، خوردن از روی سیری را اسراف دانسته اند.(11).
2. پوشاك وتجمّل.
زیبایى، لباسی است كه خداوند بر اندام طبیعت پوشانده و چون خود جمیل مطلق است، جهان را نیز درنهایت جمال آفریده و ستارگان را در زیباترین صورت برای تزیین آسمان دنیا به وجود آورد و خود، مخلوقات خویش را به زیبایی و حسن، توصیف فرموده است:.
اَلّذی أَحْسَنَ كُلَّ شَىْ‏ء خَلَقَه...؛(12).
آن خدایی كه هر چیزی را كه ایجاد كرد نیكو آفرید.
خداوند خود جمیل است و جمال را دوست دارد و بدین جهت آنها را كه خویش و دیگران را از زینت های الهی محروم می كنند، توبیخ كرده‏(13) و انبیای بزرگ و كتاب های آسمانی را فرستاده تا آدمیان، نه تنها از نظر صورت باطنی و روحی به بهترین وجه تربیت شوند؛ بلكه بهداشت و زیبایی ظاهری خویش را نیز به طور كامل رعایت كنند.
عنایت و توجّه بدین اصل مهمّ اسلامى، اضافه بر این كه خود نوعی هماهنگی و همسویی با اصل خلقت است، آثار مثبت و بسیار مهمّی بر تحكیم روابط و پیوندهای اجتماعی دارد. لذا خداوند دستور می دهد، تا مؤمنین هنگام رفتن به مساجد - كه محلّ اجتماع مردم برای عبادت است - خود را بیارایند و با وضع نامرتب و آلوده پا در محیط پاك مسجد نگذارند.(14).
مرحوم امین الاسلام طبرسى(ره) از تفسیر عیاشی نقل می كند:.
حضرت امام مجتبی علیه السلام هرگاه برای اقامه نماز مهیا می شد، بهترین لباس خویش را می پوشید. وقتی اطرافیان علّت آن را جویا شدند، حضرت فرمود: خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد و من خودم را برای پروردگارم زینت می كنم؛ زیرا فرموده است: در وقت رفتن به مسجد خود را زینت كنید و من دوست دارم نیكوترین لباسم را بپوشم.(15).
در سیره پیامبر گرامی ْ نقل شده است:.
آن حضرت خود را همواره در آیینه می نگریست و موی سر خویش را شانه می زد و آن را مرتب می نمود و چه بسا در آب زلال نگاه می كرد و موهای خود را مرتب می فرمود. آن حضرت، اضافه بر خودپردازی كه در محیط خانه داشت، آن را برای اصحاب و محیط بیرون نیز انجام می داد و می فرمود: خداوند دوست دارد وقتی بنده او به سوی برادران دینی اش از خانه بیرون می رود خود را آماده كند و بیاراید.(16).
در این گزارش علاوه بر این كه سیره نبىّ اكرم مبنی بر رعایت زینت ظاهر در بین اجتماع بیان شده، بر ضرورت و لزوم رعایت زیبایی و حسن منظر در محیط منزل برای تحكیم پیوندهای خانوادگی نیز اشاره دارد و حتّی از این نقل می توان استفاده كرد كه لزوم آن در محیط داخلی و خانوادگی از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا رعایت حسن ظاهر از سوی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در بین اهل خود، به عنوان اصل و پایه و یك امر مسلّم فرض شده، ولی توجّه حضرت بدان در محیط اجتماع، فرع و بر پایه آن معرفی شده و این نكته ای است كه برای حفظ بنیان زناشویی و جلوگیری از فساد در روایات دیگر نیز مورد توجه قرار گرفته و اهمیت آن مورد تأكید واقع شده است.(17).
در همین راستاست كه در بعضی از روایات حتی داشتن لباس های متعدّد تا به وسیله آن، هم آبرو و موقعیت اجتماعی خویش را حفظ كند و هم با استفاده به جا و منظّم از تمامی آنها، از فرسودگی و كهنگی زود رس آنها جلوگیری به عمل آورد، بی اشكال و خارج از اسراف شمرده شده است.
در یك حدیث معتبر، اسحاق بن عمار می گوید: از حضرت صادق علیه السلام درباره مردی كه ده جامه دارد و از آنها بهره مند می شود سؤال كردم، حضرت فرمود: (اشكالی ندارد.)(18).
باز در حدیث دیگری می گوید: به حضرت امام صادق علیه السلام عرض كردم:.
آیا صحیح است یك مؤمن ده لباس داشته باشد فرمود: بلى، پرسیدم: بیست لباس فرمود: بلى. سؤال كردم: سی لباس بازهم جواب مثبت داد و فرمود: این اسراف نیست...(19).
روایات در این زمینه بسیار است و حتی در بعضی از آنها ائمّه طاهرین برای حفظ شخصیت و موقعیت پیروان خود در جامعه و به خصوص در بین مخالفان، دستور اكید بر رعایت حسن ظاهر داده اند. در حدیثی حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام خطاب به شیعیان فرمودند:.
شما گروهی هستید كه دشمنانتان زیادند پس آنچه می توانید در تجمّل و زینت خود بكوشید.(20).
اسراف در لباس:
در بحث قبل گفته شد كه اسلام نه تنها با تجمّل و زیبایی طلبی و صرف مال در جهت تأمین و تهیه ابزار لازم آن مخالفتی ندارد؛ بلكه در بسیاری از موارد به آن سفارش وتشویق هم نموده است و در این زمینه تنها دو جنبه منع گردیده و از اسراف قلمداد شده است:.
نخست این كه شخصی گام از حدّ خویش فراتر بگذارد و اقدام به خرید و تهیه البسه و لوازم تجمّلی برای خود و اعضای خانواده اش بنماید كه خارج از شأن و موقعیت اجتماعی و یا اقتصادی او باشد. امیرالمؤمنین علیه السلام در روایت (اصبغ بن نباته) می فرمایند:.
سه علامت برای شخص اسرافگر وجود دارد: 1. می خورد آنچه برای او نیست؛ 2. می خرد آنچه برای او نیست؛ 3. می پوشد آنچه برای او نیست.(21).
(طریحى) می گوید: معنای حدیث این است:.
می خورد و خریداری می كند و می پوشد آنچه را بالاتر از شأن او باشد.(22).
دیگر آن كه، با استفاده بی رویه و نامنظّم از پوشاك خود، زمینه كهنگی و مندرس شدن زود رس آنها را فراهم آورد. در قسمتی از روایت اسحاق بن عمار، حضرت صادق ژ می فرمایند:.
اسراف این است كه جامه حفظ آبرویت را در منزل و وقت كار بپوشى.(23).
به مضمون این حدیث شریف، روایات دیگری نیز آمده كه در مناسبت های مختلف به بعضی از آنها اشاره شده است.
3. مسكن.:
از مهم ترین نیازها و ضروری ترین آنها برای هر موجود زنده، به ویژه انسان كه به جهت خصوصیات طبیعی اش در معرض آفات و خطرات بیشتری قرار دارد، مسكن مناسب به شمار می آید كه در ردیف اوّل نیازمندی ها و خواسته های او واقع شده است.
در روایات برخورداری از مسكن و جان پناه مناسب، از حقوق مسلّم هر فردی شناخته شده و حتی تأمین آن برای زن از سوی شوهر از حقوق واجب به حساب آمده است و نیز در برخی روایات سخن از داشتن منزل وسیع است كه از سعادت انسان قلمداد و همچنین پرهیز از ساخت و سكونت در منزلِ ضیق و تنگ كه از نادانی و حماقت شخص شمرده شده است. حضرت امام صادق ژ از نبىّ اكرم ْ نقل می كنند كه حضرت فرمودند:.
از سعادت شخص مسلمان، مسكن وسیع است.(24).
نیز در حدیث دیگری رسول گرامی ْ فرمودند:.
وسعت منزل از سعادت انسان است.(25).
(معمربن خلاد) در یك روایت معتبر می گوید:.
حضرت رضا علیه السلام منزلی را خریداری نمودند و به خدمتگزار خود دستور دادند تا بدان منزل برود و فرمودند: منزل تو تنگ است. او گفت: این منزل را پدرم ساخته است. حضرت فرمودند: اگر پدرت كار احمقانه ای كرده باشد سزاوار است تو مثل او باشى‏(26).
در این جا این توضیح لازم است كه ممكن است حضرت از موقعیت و وضع مالی پدر خادم خود مطّلع بوده و او با داشتن تمكّن و قدرت مالی برای ساختن منزلی وسیع تر، مسكنی ضیق برای خود و یا فرزندش ساخته بوده است.
بنابه اظهارات كارشناسان و مسؤولان محترم نظام جمهوری اسلامى، قسمت اعظم تلفات در زلزله ویرانگر گیلان و زنجان سال 69 در ساختمانهایی بوده است كه یا دارای طرح و نقشه صحیح معماری نبوده اند و یا در ساخت و پی ریزی ستون ها و پایه های آن مسامحه و صرفه جویی به عمل آمده است.
بنابراین، با توجّه به این كه كشور ایران به خصوص مناطق حاشیه ای آن، از نقاط زلزله خیز جهان به حساب می آید؛ صرف مخارج زیاد در راه ایجاد و بنای ساختمان های مستحكم و پایدار از دایره اسراف خارج است؛ بلكه رعایت استحكام و ابرام در بناها و محل های مسكونی از مسائل لازم محسوب می شود.
تجاوز از حدّ كفاف.
از روایات مختلف این گونه به دست می آید كه برخورداربودن از خانه وسیع از سعادت انسان است؛ ولی وسعت منزل، بر حسب افراد و موقعیت های آنان متفاوت است و فراهم كردن مسكن بیش از حدّ نیاز و كفایت، مذمّت و تقبیح شده است. در واقع وسعت یك واحد مسكونی در صورتی پسندیده است كه در خدمت نیازهای انسان باشد، نه خارج از آن.
رسول اكرم صلی الله علیه و آله پس از آن كه هر كس ساختمانی از روی ریا و سمعه بسازد تهدید به عذاب الهی فرمودند، كسی پرسید: چگونه بنایی با این وصف ساخته می شود حضرت فرمود:.
بدین صورت كه برای فخرفروشی بر همسایگان و برادران دینی اش، بیش از مقدار لازم مسكن بنا كند.(27).
نیز درحدیث مشابهی رسول خدا ْ در جواب چنین سؤالی فرمودند:.
زیاده از حدّ كفاف یا برای مباهات بر دیگران، ساختمان سازی می كند.(28).
دراین حدیث شریف، خصوصیتی وجود دارد كه حدّ كفاف به طور مستقل آمده و بیانگر این نكته است كه فراهم كردن مسكن بیش از مقدار كفایت، گرچه برای فخرفروشی و خودنمایی هم نباشد ناپسند و موجب غضب و عذاب الهی است. باز در حدیث دیگری امام صادق ژ فرمودند:.
هر بنایی اضافه برحدّ كفاف باشد، در قیامت بر صاحبش سختی و عذاب خواهد بود.(29).
تنها در صورتی داشتن مسكن اضافی و متعدّد بی اشكال شمرده می شود كه صاحب آن، اضافه بر رفع نیازهای شخصى، از آن در راه پناه دادن به بی پناهان و دستگیری از مستضعفان بهره گیری نماید.
امیرالمؤمنین علیه السلام در بصره برای عیادت از علاء بن زیاد حارثی - كه از اصحاب امام ژ و بیمار بود - به منزلش تشریف بردند وقتی حضرت وسعت منزل او را نگریستند فرمودند:.
با وسعت این خانه در دنیا چه می كنی در حالی كه تو بدان در آخرت محتاج ترى!.
سپس آن حضرت می فرماید:.
آری اگر در آن از میهمان و واردان پذیرایی كنی و خویشان بی سرپناهت را در آن جای دهی وحقوقی كه از این خانه بر عهده ات هست ادا نمایى، در این صورت تو به وسیله آن به آخرت رسیده اى.(30).
بر طبق نتایج آمارگیری (مركز آمار ایران) ازوضعیت خانوارهای كشور در سال 1367 در بین خانواده های شهری كه برای این آمار انتخاب شدند، 3/23 درصد دارای سه اتاق، 1/23 درصد دارای چهار اتاق، 8/19 درصد دارای دو اتاق، 16 درصد دارای پنج اتاق، 3/10 درصد آنها دارای شش اتاق و یا بیشتر و 6/8 درصد دارای یك اتاق بوده اند.
همچنین این آمار نشان می دهد كه تنها محلّ سكونت 4/77 درصد از خانوارها دارای آشپزخانه بوده است.(31).
اكنون با توجه به این كه عدّه كثیری از هموطنان ما در شرایطی هستند كه مجبورند، استراحت شخصی و پذیرایی از میهمان و حتی آشپزی خود را تنها در یك اتاق انجام دهند، چه وظیفه ای بر عهده صاحبان منازل وسیع و اضافی با در نظر گرفتن اخوّت و مواسات اسلامی بار می شود.
4. وسیله نقلیه.
در بحث پیش ملاحظه شد كه در روایات، منزل وسیع از سعادت و خوشبختی انسان قلمداد شده است. همین طور در احادیث، حضرات معصومین ه از مَرْكَب سالم و راهرو نیز، به همین عنوان یاد نموده اند. رسول گرامیصلی الله علیه و آله فرمودند:.
از سعادت فرد مسلمان،وسعت مسكن و همسایه صالح و مركب راهرو است.(32).
باز همان حضرت فرمودند:.
از سعادت شخص، زن صالح و مسكن وسیع و مركب خوب و فرزند صالح است.(33).
ولی اگر وسیله نقلیه گران تر و بالاتر از شأن و موقعیت اجتماعی و بیشتر از مقدار نیاز و كفاف صاحبش باشد، نه تنها از سعادت نیست؛ بلكه خود مایه شقاوت و داخل اسراف خواهد بود.
حضرت صادق علیه السلام در قسمتی از سخنان خود به (ابان بن تغلب) فرمودند:.
آیا خیال می كنی خداوند شخصی را بر مالی كه به او تفضّل فرموده امین قرار داده است، تا در حالی كه یك اسب بیست درهمی برای نیازهای او كافی است، اسب ده هزار درهمی خریداری كند... و خود فرموده است: اسراف نكنید، همانا خداوند اسرافگران را دوست ندارد.(34).
5. بوی خوش.
از امور مفید به حال انسان كه برای نشاط روحی و اعصاب او بسیار مؤثر و نتیجه بخش است، به كارگیری بوی خوش و معطّر است. نبىّ اكرمصلی الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم السلام با قول و عمل مسلمانان را به استفاده از آن ترغیب نموده اند. امام باقر علیه السلام فرمودند:.
حضرت رسول خدا  صلی الله علیه و آله هرگاه از مكانی عبور می نمود تا دو یا سه روز به جهت بوی خوش او، هر رهگذری متوجّه عبور آن حضرت از آن مسیر می شد.(35).
نیز حضرت صادق علیه السلام در حدیثی فرمودند:.
رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره بیش از آن مقدار كه در خوراك خرج می نمود، در بوی خوش انفاق می فرمود.(36).
لذا با توجّه به فواید بوی خوش برای روان و اعصاب و نیز تأثیرات مثبتی كه بر روابط اجتماعی دارد،صرف مال زیاد در راه آن، به جا شمرده شده و از عنوان اسراف خارج است.
درحدیثی امام صادق علیه السلام فرمودند:.
آنچه برای به دست آوردن و مصرف بوی خوش خرج كنى، اسراف نیست.(37).
6. موقعیت اجتماعی.
از آن جا كه اسلام توجه زیادی به انسان و شرافت افراد بشر دارد، به حفظ شخصیت و حیثیت اجتماعی او نیز اهمیت داده است و در این راستا اجازه داده تا شخص برای حفظ آبروی خویش در اجتماع به مقدار لازم از ثروت خود بهره ببرد و حتّی در بسیاری از احادیث، ثروتی كه در این راه مصرف شود، به عنوان بهترین مال معرّفی شده است.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:.
همانا بهترین كارها حفظ آبرو به وسیله ثروت است.(38).
در روایت دیگری همان حضرت فرمودند:.
از بزرگواری شخص، مصرف نمودن مال در راه حفظ آبروست و صیانت ازمال به قیمت بر باد دادن آبرو از پستی انسان به حساب می آید.(39).
به همین جهت مصرف مال در این راه از اسراف و تبذیر خارج شمرده شده است. از حضرت امیرالمؤمنین ژ روایت شده است كه فرمودند:.
آنچه از ثروت خود برای حفظ آبرویت به مصرف برسانى، از بین نرفته است.(40).
ولی باید توجه داشت، كه در موارد بسیاری انسان دچار اشتباه می شود و خود را دارای موقعیتی فرض می كند و سپس ممكن است برای حفظ آن اعتبار موهوم، به ولخرجی ها و ریخت وپاشی هایی دست بزند و خود را از حریم عفاف و تقوا خارج نماید و تمامی اینها را به حساب حفظ آبرو بگذارد. از این رو باید موارد حقیقی و صحیح آن را با دقّت شناخت و بعد از آن به مقدار لازم صرف مال كرد. به عنوان مثال؛ برای برپایی یك مجلس میهمانی و یا غیر آن باید به حدّی خرج مال كرد كه نه انسان در اجتماع به تنگدستی و یا بخل و مالدوستی متهم شود و نه به اسراف و تبذیر و خودنمایى.
7. لوازم زندگی.
تأمین و تهیه وسایل و ابزار زندگی در حدّ نیاز و نیز مخارج حفظ و تعمیر آنها از مصارف ضروری زندگی محسوب می شود و از موارد مجاز برای صرف مال است.
درحدیثی حضرت امام صادق علیه السلام نیازمندی های شخصی را كه انسان می تواند از مال خویش در راه آن مصرف كند بر می شمارند و از جمله این كه:.
... آنچه برای تعمیر و ترمیم وسایل زندگی و یا حمل و نقل و یا حفظ آنها به خرج می رساند و نیز آنچه از منزل و یا وسیله ای از وسایل زندگی برای رفع نیازهای خود تهیه می نماید.(41).
عدول از اعتدال.
فراهم نمودن لوازم مورد نیاز زندگى، گرچه از عنوان اسراف خارج است، ولی تجاوز از حدّ اعتدال جایز نیست؛ مانند این كه ابزاری خریداری كند كه یا مورد نیازش نیست و یا جنبه تشریفات اضافی دارد و یا بیش از مقدار احتیاجش باشد كه در هر سه مورد كاری مسرفانه كرده و از حدّ میانه دور شده است. حماد بن عیسی می گوید: امام صادق علیه السلام به جامه خواب منزل شخصی نظر انداخت و سپس فرمود:.
یكی برای خود او و دیگری برای اهل او و سومی هم برای میهمانش و چهارمی جایگاه شیطان است.(42).
باز در حدیثی سه علامت برای شخص مسرف بیان می كند و از جمله آنها این است كه: (وَیشْتَرى مِا لَیسَ لَهُ؛(43) خریداری می كند آنچه را لایق به حال او نیست و بالاتر از شأن اوست.).
البته وضعیت اشخاص در این مورد مختلف است: ممكن است فردی به دلیل موقعیت خاصّ اجتماعی اش كه لازمه آن، رفت و آمد زیاد است نیازمند وسایل و ابزاری باشد كه داشتن آنها برای او اسراف نباشد، ولی اگر همان وسایل را شخص دیگری كه دارای آن شرایط نیست داشته باشد، فردی مسرف به حساب آید.
بر این اساس، در آن حدیث كه حضرت صادق علیه السلام فرمودند: چهارمین بستر برای شیطان است، در واقع آن چهارمی اضافه بر نیاز آن شخص بوده و برای میهمانداری او تنها یك جامه خواب كفایت می كرده است و چنانچه شخصی برای پذیرایی از میهمانان و واردینش اضافه بر آن مورد نیازش باشد، با برخورداری از آن نه تنها مسرف نیست؛ بلكه بنابر آنچه در پیش گفته شد، این خود بهترین مورد برای خرج مال و ثروت است؛ زیرا دارا بودن آن مایه حفظ آبرو و حیثیت شخص و پاسدار موقعیت اجتماعی اوست.
8. سایر موارد.
آنچه تاكنون ذكر شد، نمونه هایی از نیازمندی های شخصی و خانوادگی بود و این گونه احتیاجات منحصر به آنچه گفته شد نیست و موارد دیگری هم وجود دارد: از قبیل ازدواج و تشكیل خانواده، مسافرتها، تحصیل دانش، بهداشت و تأمین سلامتى، خدمتگزار، تفریحات سالم و مانند آن كه با ملاك های به دست آمده در قسمت های قبل می توان به تأكید اسلام بر ضرورت رعایت و توجه به آنها و نیز به اندازه مجاز صرف مال در راه آن پی برد.
9. انتخاب اصلح.
در پایان این بخش، به نكته ای اشاره می شود كه در بسیاری از مخارج شخصی به كار خواهد افتاد و آن این است كه گاهی کالایی با قیمت نازلی خریداری می شود در صورتی كه می توان با همان مقدار یا اندكی بیشتر، كالایی كه در مقایسه با آن از دوام و فایده زیادتری برخوردار باشد، تهیه نمود كه در صورت تمكّن از تحصیل جنس مرغوب صرف مال در غیر آن از اسراف شمرده شده است. یكی از اصحاب حضرت كاظم علیه السلام می گوید:.
حضرت به من فرمودند: چه مركبی دارى عرض كردم: دارای الاغی هستم. فرمود: آن را چقدر خریده اى گفتم: به سیزده دینار. فرمود: این كار اسراف است كه الاغی را به این مقدارخریداری كنی و (برذون) تهیه نكنى. عرض كردم: آقای من! خرج (برذون) از الاغ بیشتر است. فرمود: آن كس كه الاغ را روزی می دهد (برذون) را هم خواهد داد.
برذون، كه همان یابو و اسب باربر است، اضافه بر این كه كار حمل و نقل را به خوبی انجام می دهد، فواید دیگری را نیز داراست كه امام ژ در دنباله گفت وگوبه یكی از مهم ترین آنها در آن عصر اشاره می فرماید:.
آیا نمی دانی هر كس مركبی را نگهداری نماید و در انتظار فرمان ما باشد و با این آمادگی دشمن ما را به خشم آورد و به ما منسوب باشد، خداوند روزی را بر او جاری و سینه اش را وسیع خواهد ساخت و به آرزوهایش نایل می نماید و در گرفتاری ها و احتیاجات یاور اوخواهد بود(44).
----------------------------------------------------------------
منبع:
1. اعراف (7)، آیات 32 و 33.
2. بحارالانوار، ج‏16، باب (فی صفة أخلاقه فی مطعمه)، ص‏241.
3. مكارم الاخلاق، ص‏158.
4. ر . ك: وسائل الشیعه، ج‏17، ابواب اطعمه مباحة ومكارم الاخلاق، ص‏158 - 160.
5. وسائل الشیعه، ج‏16، باب 27 از ابواب مائدة، حدیث 1.
6. البته ظاهر روایت همان است كه بیان شد و احتمال هم می آورد كه حدیث شریف، نهی باشد به صورت خبر، مثلاً اگر گفته شود: در داوری ظلم نیست، مقصود این نیست كه قضاوت به هر صورت انجام گیرد عین عدل است؛ بلكه منظور این است كه نباید در آن ستم كرد و بر این اساس معنای حدیث این است كه نباید در طعام اسراف كرد و ناظر به همان زیاده روی ها و خرج های غیر لازم است و با آنچه در متن معنا شد منافاتی ندارد و نتیجه یكی است.
7. وسائل الشیعه، ج‏1، باب 38 از ابواب آداب الحمام، حدیث 7.
8. همان، ج‏16، باب 1، از ابواب مائدة.
9. همان جا، حدیث‏7.
10. همان، باب 2، حدیث 4.
11. نراقى،عواد الأیام،خاتون آبادى، شرح و ترجمه شرح اربعین شیخ بهائى، حدیث 30.
12. سجده (32)، آیه 7.
13. اعراف (7)، آیه 32.
14. اعراف (7) آیه 31.
15. مجمع البیان، ج‏4، ص‏412.
16. مكارم الاخلاق، ص‏34.
17. همان، ص‏79، 81.
18. وسائل الشیعه، ج‏3، باب 9 از ابواب احكام الملابس، حدیث 1 و 3.
19. وسائل الشیعه، ج‏3، باب 9 از ابواب احكام الملابس، حدیث 1 و 3.
20. همان، ج‏3، باب 5 از ابواب احكام الملابس، حدیث 2.
21. سفینة البحار، ج‏1، ص‏617.
22. مجمع البحرین، مادّه (سرف).
23. وسائل الشیعة، ج‏3، باب 9 از ابواب احكام الملابس، حدیث 3.
24. همان، ج‏3، ص‏558.
25. همان، ص‏559.
26. همان، ص‏559.
27. همان، ص‏588.
28. همان، ص‏588.
29. همان، ص‏587.
30. نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خ 209.
31. اطلاعات سیاسی اقتصادى، سال چهارم، شماره 6، خرداد و تیر 1369و ص 74.
32. وسائل الشیعه، ج‏3، ص‏588.
33. مكارم الاخلاق، ص‏125.
34. سفینة البحار، ج‏1، ص‏615.
35. مكارم الاخلاق، ص‏34.
36. وسائل الشیعه، ج‏1، ص‏443.
37. مكارم الاخلاق، ص‏41.
38. وسائل الشیعه، ج‏15، باب 28 از ابواب النفقات، حدیث 1.
39. مستدرك الوسائل، ج‏2، باب 21 از ابواب النفقات.
40. مستدرك الوسائل، ج‏2، باب 21 از ابواب النفقات.
41. تحف العقول، ص‏250.
42. وسائل الشیعه، ج‏3، باب 23 از ابواب احكام المساكین، حدیث 1.
43. سفینة البحار، ج‏1، ص‏617.
44. همان، ص‏616.

http://akhlagh.porsemani.ir