بررسی نظریه ناظر آرمانی در فرا اخلاق
"نظریههای ناظر آرمانی تئوریهایی فرااخلاقیاندکه با رویکردی معنا شناختی شکل گرفتهاند. این نظریهها حقائق اخلاقی را اموری کاملا طبیعی و قابل تجربه تلقّی میکنند که باید بر اساس پسند/ ناپسند ناظران آرمانی فرضی تحلیل شوند. بر این اساس، مثلاً گزارهی اخلاقی«x خوب است.» را باید معادل و هم معنی «ناظران آرمانی به xتمایل دارند.» دانست که دقیقاً میتوانند جایگزین هم قرار گیرند. بر مبنای این تحلیل معناشناختی، اولاً دیدگاههای ناظران آرمانی، حقائق اخلاقی را میسازند و ثانیاً ملاک صدق و کذب قضاوتهای اخلاقی ما قرار خواهند گرفت. بنابراین براساس این تحلیل، انسانها در هر موقعیت اخلاقی برای دستیابی به داوری صحیح ، باید خود را در یک پروسهی تخیّلی قرار دهند و در طی آن بیندیشد که اگر ناظرانی با ویژگیهایی ایده آل وجود داشتند، در آن موقعیت به چه چیزی تمایل داشتند و چه چیزی را نمیپسندیدند. به همین علّت تئوری پردازان این نظریه تلاش کردهاند این ناظران را با صفاتی فرشتهگونه، شخصیت پردازی کنند؛ تا از این طریق، قضاوتهای آنان را از خطاهای عادیِ انسانی مصون دارند. اما تاکید این تئوری پردازان براین است که این صفات باید کاملاً نا اخلاقی باشند تا نظریه آنها دوری و خود متناقض نگردد. بنابراین در این نظریهها، اخلاق تنها بر اساس واقعیتهای نا اخلاقی شکل گرفته و وجود هرگونه اصل و ارزش اخلاقی که این ناظران ملزم باشند بر اساس آن داوری اخلاقی کنند، مورد نفی قرار میگیرد. بر این اساس حقائق اخلاقی (خوب/بد و درست/نادرست) از حقائق نا اخلاقیِ صرف استنتاج خواهند شد. ما بر آنیم که در این نوشتار به بررسی و باز خوانی دقیق این نظریه بپردازیم.