درمان بخيل چيست؟
سؤال شما در حقيقت راجع به روش تخلق به ارزش های اخلاقی است. اين بحث از اساسی ترين و گسترده ترين مباحث علم اخلاق است. موضوع و هدف اصلی تمامی كتاب هايی كه در زمينه اخلاقيات و علم اخلاق نگاشته شده است، آموزش تخلق به ارزش های اخلاقی است. ما در اين فرصت تنها قادريم به صورت فهرست وار و به طور كلی روش خودسازی و تخلّق به ارزش ها را بيان نماييم.
عالمان اخلاقی در منابع اين علم برای وصول به اين هدف( تخلق به ارزش های اخلاقی و رفع رذایل اخلاقی ) سه مرحله را بر می شمارند.
1. علم: يعنی تحصيل در علم اخلاق و آشنايی با رذائل و روش معالجت آنها و همچنين آشنايی با فضايل و روش تخلّق به آنها، از طريق مراجعه به منابع اخلاقی و يا اساتيد اين دانش.
2 . حال: منظور از حال همان برانگيختگی و انگيزش در انسان است. در اثر آشنايی با اخلاق، رذايل و فضايل اخلاقی و همچنين پی بردن به ارزش تهذيب نفس و منافع و معنويّتی كه از اين طريق نصيب انسان می شود، اين اشتياق در انسان پديد می آيد كه نفس خود را از رذايل و پليدی های خلقی پاك و به صفات حميده و فضايل پسنديده انسانی بيارايد و اين همان مرحله «حال» است.
3 . عمل: مرحله اصلی اخلاق و خودسازی عمل است؛ زيرا آنچه تاكنون در امر پيمودن دو مرحله قبلی عايد سالك گشته است، تنها ذهنيّتی است كه باعث شوق نسبت به تهذيب نفس و تعالی اخلاقی می شود. جايگاه صفات حميده قلب آدمی است و تا هنگامی كه انسان به صورت عملی صفات و ارزش های اخلاقی را از خويش بروز و ظهور ندهد، قلب او متّصف به اين گونه صفات نمیگردد.البته تنها اتصاف و ظهور صفت در قلب نيز كافی نمیباشد. اگر كسی بخواهد واقعا شخصيّت و منش اخلاقی بيابد، لازم است صفات پسنديده را در قلب خويش نهادينه و راسخ نمايد. به تعبير ديگر ملكات اخلاقی است كه شخصيّت و باطن انسان را شكل می دهد و هر كس در حقيقت تركيبی از صفات راسخ است و نه حالات زودگذر. روش نهادينه نمودن ارزش های اخلاقی نيز تكرار است. همانگونه آدمی برای انجام دادن يك ورزش يا صنعت و يا هر كار ديگری در ابتدا با دشواری روبرو است؛ ولی به تدريج و در اثر مداومت و تكرار انجام آن كار برايش آسان می گردد، صفات اخلاقی نيز در اثر عمل و تكرار و مداومت به صورت ملكه راسخ در می آيند و انجام آنها نيز آسان می شود.
بخل : بخل عبارت است از خسيس بودن در جايس كه بايد خرج كرد و ندادن آنچه را كه بايد داد.
درمان: کسی که به صفت بخل مبتلا است. پس از پی بردن به زشتی اين رذيلت و آثار بسيار منفی آن كه بر شخصيّت او میگذارد و اشتياق میيابد كه ريشه اين صفت را از قلب خويش بر كند و به جای آن صفت زيبای جود و سخاوت را بنشاند، این شخص چاره ای ندارد كه به صورت عملی به اعطای مال و بذل و بخشش بپردازد. اين كار در ابتدا بسيار دشوار است، زيرا كه شخصی تعلق فراوان به اموال خود دارد؛ ولی به تدريج كه به تكرار آن میپردازد، آسان میگردد. آسان شدن انجام عمل، علامت رسوخ و ثابت شدن اين صفت در نفس او است و نشانه ای است برای معالجت، بهبودی و نجات از يكی از امراض مهلك نفسانی.
نتيجه اين كه: ظهور دادن عملی صفات خصوصا در معاشرت و برخورد با ديگران در جامعه و تكرار آن، يگانه روش پاكسازی نفس از رذايل اخلاقی و تخلّق آن به صفات حميده انسانی و ارزش های اخلاقی است، اگر چه اين مرحله منوط به داشتن خودشناسی، آگاهی، انگيزه و اشتياق كافی برای خودسازی و
تعالی روح است.
منابع جهت مطالعه:
1 . جامع السعادات ج 2 ، ملا مهدی نراقی
2 . كتاب اخلاق در قرآن، ج 2، ناصر مكارم شيرازی
3 . معراج السعاده ، ملا احمد نراقی
4 . کتاب اخلاق الاهی ، مجتبی تهرانی ، ج 4 ، ص143 ، فصل 4 ، تهمت