نقش واقعگرايی در اخلاق كاربردی
سال دوم، شماره چهارم، پاييز، 1390، صفحه 123 ـ 150
احمد محمدی پيرو* / احمدحسين شريفی**
چكيده
واقعگرايی بدين معناست كه ارزش و لزوم اخلاقی، واقعيت داشته و ما آنها را كشف می كنيم، نه جعل و اختراع. واقعگرايی مورد نظر، منشأ اخلاق را غيرتجربی، عقلانی و متافيزيكی می داند.
اخلاق كاربردی عبارت است از به كارگيری مبانی و معيارهای اخلاقی در موارد خاص؛ با اين توضيح كه مبانی ارزشداوری اخلاقی، در فرا اخلاق و معيارهای ارزشداوری اخلاقی نيز توسط اخلاق هنجاری بررسی می شوند. مهمترين مسئله در اخلاق كاربردی، تزاحم است. تزاحم، يعنی تنافی دو حكم لازمالاجرا و دارای ملاك در مقام امتثال، به سبب عدم توانايی مكلف برای انجام هر دو در زمان واحد.
واقعگرايی از چند جهت با تزاحمات اخلاقی مرتبط است: وجود تزاحمات، امكان ارائه راه حلّ و ابتنای معياری صحيح در حلّ تزاحمات بر واقعگرايی. معيار صحيح اين است كه هر فعلی كه بيشترين تأثير را در قرب الهی داشته باشد، مقدم است.
بنابر ناواقعگرايی، اولاً: تزاحم رخ نمی دهد، ثانياً: در صورت پذيرش تزاحم، ارائه راه حل امكانپذير نيست.