ملاحظات اخلاقی در مشاوره ژنتيک
نویسندگان: خداپرست اميرحسين*
* گروه فلسفه غرب، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ايران
چکیده:
چکيده فارسی:
بحث اخلاقی از مشاوره ژنتيک در چارچوب اخلاق ژنتيک می گنجد امّا اولاً، بيش از آنکه مساله ای نظری باشد، کاربردی است و ثانيا، وابستگی بسياری به کسب مهارت های علمی، روان شناختی و ارتباطی دارد. مشاور ژنتيک بايد يک راهبرد اخلاقی جامع را در کار خود پی بگيرد. در اين راهبرد، می توان از اصولی مدد گرفت که کاربرد مکرر آنها برای توضيح و ارزيابی مسائل اخلاق زيستی، آنها را به «اصول اخلاق زيستی» شهره کرده است: «خودآيينی»، «خيررسانی»، «ضررنرسانی» و«عدالت». با اين حال، کاربرد اصول اخلاق زيستي در مشاوره ژنتيک کلی و انتزاعی نيست. اين اصول، اولا، نسبت به زمينه و موقعيت حساس، انعطاف پذير و قابل بازنگری اند و ثانيا، بر کسب آگاهی ها و مهارت هايی خاص و جزئی اتکا دارند. آنچه اعمال اصول اخلاق زيستی را دقت و عمقی بيشتر می بخشد و مشاور را در فهم موقعيت ها نيز ياری می کند تسلّط بر مهارت های تخصصی در مشاوره ژنتيک، اعم از مهارت های علمی و ارتباطی، است.
چکيده عربي:
ملخّص البحث: البحث ألأخلاقي حول الاستشارات المتعلّقة بالأخلاق الحياتية، يدخل في نطاق العلاقات المتعلّقة بالأخلاق الحياتية، ولکن ينبغي القول أوّلاً إنّ هذه القضية تطبيقية قبل أن تکون مجرّد قضية نظرية، وثانياً انها تتوقف إلى حدًّ بعيد على کسب المهارات العلمية، والنفسية، والتواصلية. على الاستشاري الوراثي أن يسير في عمله وفقاً لمنهج أخلاقي شامل. ويمکنه في هذا السياق الاستعانة بمبادئ أدّت کثرة تطبيقها في توضيح وتقييم قضايا الأخلاق المعيشية، إلى أن تُعرف بمبادئ أخلاق المعيشة، وهي «الإستقلال الذاتي» و «ايصال الخير أو عمل المعروف»، و «کف الشرّ»، و «العدالة». ومع هذا فإنّ استعمال مبادئ الأخلاق المعيشية في الاستشارات المتعلّقة بالأخلاق الحياتية ليس کلياً وانتزاعياً. ويمکن القول في وصف هذه المبادئ، أوّلاً: تتّسم بالمرونة وتخضع لإعادة النظر في المجالات والظروف الحساسة، ثانياً: تستند إلى کسب المعرفة والمهارات التخصصية والدقيقة. إن ما يُعمّق المبادئ الأخلاقية ويضفي عليها المزيد من الدقّة، ويُعينُ الاستشاري على فهم الظروف على نحو أفضل هو اتقان المهارات التخصصية في الاستشارات المتعلّقة بالأخلاق الحياتية سواء کانت مهارات علمية أم تواصلية.
منبع: نشریه پژوهش نامه اخلاق : زمستان 1394 , دوره 8 , شماره 30 ; از صفحه 79 تا صفحه 91 .