تصور و لذت گناه
سوال: من از گناه کردن لذت میبرم، با چه روشهایی از آن فاصله گرفته و لذت گناه را از بین ببرم؟
روشهای از بین بردن شیرینی گناه:
1.تفکر و جایگزینی حلال :
اصل و ریشه هر عملی تفکر است، در واقع تا فکری از ذهن انسان عبور نکند اعضا و جوارح نیز حرکتی نخواهند کرد، برای این که انسان بتواند گناه را ترک کرده و لذت آنی و ظاهری آن را از بین ببرد باید در عاقبت گناه، زود گذر بودن دنیا و لذتهای آنی آن، مرگ و سختیهای دادگاه عدل الهی و از طرف دیگر به نعمتهای الهی که لذت حلال دارند، بیاندیشد، امام على (عليهالسلام) فرموده اند:
كسى كه نيكو بينديشد، دستخوش لغزش نمىشود.(1)
2. توجه به خدای متعال و صفات او:
انسانها معمولا زمانی به گناه مبتلا میشوند که خلوتی داشته باشند، لذا اگر این تفکر در وجود انسان نقش ببندد که خداوند در همه جای عالم حضور دارد و در واقع خلوت در هیچ کجای دنیا یافت نمیشود به گناه مبتلا نخواهد شد، همان گونه که اگر انسان حضور پلیس در جاده را احساس کند از سرعت غیر مجاز، پرهیز خواهد کرد، لذا خداوند به حضور خودش در همه جا خبر داده و میفرماید:
- ألَم يَعلَم بِأنّ اللّه يَرى [علق/14] آيا انسان نمىداند كه خداوند همه اعمالش را مىبيند؟
شاعر در این باره میگوید:
در مقامى كه كنى قصد گناه گر كند كودكى از دور نگاه
شرم دارى، زگنه در گذرى پرده عصمت خود را ندرى
شرم بادت كه خداوند جهان كه بود خالق اسرار نهان
بر تو باشد نظرش بىگه و گاه تو كنى در نظرش قصد گناه (2)
3. خود شناسی:
انسان اشرف مخلوقات است و میتواند با رعایت حریمهایی که خداوند مشخص کرده است به مقامات بسیار بالایی دست یابد، اگر او وارد مسائلی که از طرف خداوند ممنوع اعلام شده است، نشود به جایگاه اصلی خود دست خواهد یافت، خداوند در بیان مقام و منزلت انسانها میفرماید:
و لَقد كرَّمنا بنى آدم و حَمَلناهم فِى البَرّ و البَحر و رزقناهم من الطّيّباتِ و فَضّلناهم على كَثيرٍ ممّن خَلقنا تَفضيلًا [اسراء/70] و هر آينه فرزندان آدم را گرامى داشتيم و در خشكى و دريا، بر مركبها و كشتى برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه روزيشان داديم و آنان را بر بسيارى از آفريدگان برترى كامل بخشيديم.
اگر انسان این معنا و مفهوم را به خوبی درک کند و از عمق جان آن را باور کند که رعایت حریمهای الهی علاوه بر این که دنیای او را آباد کرده و او را از بسیاری آسیبهای جسمی و روحی محفوظ میدارد، باعث میشود در جهان پس از مرگ نیز سرنوشت خوبی در انتظار او باشد و لذا عمر با ارزش خود را به لذت زودگذر و کوتاه گناه نمیفروشد، امام علی (علیهالسلام) میفرماید:
بدانيد كه جان شما هيچ بهايى جز بهشت ندارد پس آن را به كمتر از بهشت نفروشيد. (3)
باز حضرت در روایت دیگری میفرماید:
براى خردمند زشت است كه همچون حيوان باشد، با اينكه براى او ممكن است انسان باشد. (4)
4. یاد مرگ:
یاد آوری زمان کوچ، هر انسان غافلی را به ترک غفلت و هر انسان نیکو کاری را به سرعت و تلاش بیشتر در کسب خوبیها و نیکیها میکشاند، همان طور که اگر انسان سر سفره غذایی نشسته باشد یاد آوری این نکته که سفره به زودی جمع میشود انسان را به استفاده مطلوب از غذاهای سفره تحریک میکند یاد مرگ نیز انسان را به سمت سرعت گرفتن در خیرات و ترک گناهان حرکت میدهد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:
بسيار در ياد مرگ باشيد، زيرا ياد مرگ گناهان را مىزدايد. (5)
5. ایمان به معاد:
همه انسانها همچون مسافرانی هستند که چند صباحی به آنان فرصت داده شده است که در دنیا زندگی کنند و توشه مورد نیاز جهان ابدی و جاودان خود را جمع آوری کنند، برخی از این فرصت استفاده کرده و اعمال صالح جمع آوری میکنند و برخی نیز به خواب غفلت فرو رفته و در انواع و اقسام گناهان غوطهور هستند، ولی سر انجام هر دو گروه روزی نتیجه اعمال خود را خواهند دید، خداوند در قرآن کریم میفرماید:
يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ ؛ [آل عمران/30] روز قيامت روزى است كه هر كس آنچه را از كار نيك يا بد انجام داده حاضر مىبيند.
اگر انسانی که از طعم گناه لذت میبرد و به خاطر همین قادر به ترک کردن آن نیست لحظهای خود را در دادگاه عدل الهی حاضر ببیند که او را به جایگاهی چون آتش حکم داده است، قطعا آن گناه دیگر برایش لذت بخش نخواهد بود و از گناه دست میکشد، امام علی (علیهالسلام) میفرماید:
بپرهيزيد از آتشى كه حرارتش شديد، و ژرفاى آن زياد و زيور آن غل و زنجير آهنين و نوشيدنى آن آب جوشان است. (6)
4. عبادت:
واجباتی همچون نماز و روزه علاوه بر این که غذای روح انسان را تامین میکنند باعث میشوند که انسان بتواند در مقابل گناه مقاومت کرده و حتی به مرور زمان بر شیرینی آن غلبه کند، همان گونه که خداوند در خصوص آثار و فواید نماز میفرماید:
إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ [عنکبوت/45] نماز انسان را از زشتيها و گناه بازمىدارد.
ممكن نيست كسى نماز بخواند و هيچگونه اثرى در او نبخشد هر چند نمازش صورى باشد هر چند آلوده گناه باشد، البته اين گونه نماز تاثيرش كم است، اين گونه افراد اگر همان نماز را نمىخواندند از اين هم آلودهتر بودند، روشن تر بگوئيم: نهى از فحشاء و منكر سلسله مراتب و درجات زيادى دارد و هر نمازى به نسبت رعايت شرايط داراى بعضى از اين درجات است، امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
كسى كه دوست دارد بداند آيا نمازش مقبول درگاه الهى واقع شده يا نه؟ بايد ببيند آيا اين نماز او را از زشتىها و منكرات باز داشته يا نه، به همان مقدار كه بازداشته نمازش پذيرفته است.». (7)
با توجه به مطالب فوق به این نتیجه میرسیم که رفتن به سمت گناهان تا جایی که گناه تبدیل به لذت میشود به خاطر این است که در گام نخست تفکر انسان با صحنههای تحریک آلود و شیطانی شکل گرفته و همین تفکر او را از حضور خداوند غافل میکند و باعث میشود که او شخصیت والای خود را به صورت رایگان در اختیار هوای نفس و شیطان قرار داده و لحظات سختی برای مرگ و جهان آخرت خود ایجاد کند، قطعا با روشهای فوق میشود از بسیاری گناهان محفوظ مانده و روز به روز لذت ترک گناه و ارتباط با خداوند سبحان را بیشتر درک کرد.
............................
پی نوشتها:
[1] ما زل من احسن الفكر» تميمى آمدی، عبد الواحد، تصنيف غرر الحكم، چاپ اول، انتشارات دفتر تبليغات، قم، 1366ش، ص 56.
[2] قرائتی، محسن، گناه شناسی، چاپ نهم، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، تهران، 1387، ص 211.
[3] انّه ليس لَانفُسكم ثَمنٌ الّا الجّنة فلاتَبيعوها الّا بها» تميمى آمدی، عبد الواحد، تصنيف غرر الحكم، چاپ اول، انتشارات دفتر تبليغات، قم، 1366ش، ص 232.
[4] قبيح بذى العقل أن يكون بهيمة وقد امكنة أن يكون انساناً» ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، چاپ اول، انتشارات نی، تهران، 1372، ج 8، ص 406.
[5] و اتّقوا ناراً حرّها شديد و قَعرها بعيد و حُليتها حَديد و شرابها صديد» سید رضی، محمد بن الحسن، نهج البلاغه، چاپ اول، انتشارات هجرت، قم، 1414، ص 176.
[6] اكثروا ذكرالموت فانه يمحض الذنوب» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ گوناگون، انتشارات اسلاميه، تهران، ج 68، ص 264.
[7] مَن احبّ يَعلَم اقُبِلتْ صلاتُه ام لم تُقبَل فَلينظُر: هل مَنعَت صلاتُه عَن الفَحشاء و المُنكر؟ فَبِقَدر ما مَنعَتْه قُبِلت منه» مکارم شیرازی، ناصر، الأمثل في تفسير كتاب الله المنزل، چاپ اول، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب، قم، 1421، ج 12، ص 403.
http://www.welayatnet.com/fa/news/99492