تأملی در فضايل اصلی چهارگانه با تأكيد بر ديدگاه غزالی
محسن جاهد / مجيد ملا يوسفي
چكيده
اخلاق فلسفي در جهان اسلام به شدت متأثر از انديشههاي يوناني است، اما متفكران مسلمان، با انديشه ورزي و تأمّل، اين نوع نگرش اخلاقي را توسعه داده و بر غناي آن افزودهاند. غزالي در دوره اول انديشه خود، با تأليف كتاب «ميزان العمل» در چارچوب اخلاق فلسفي، در پيشبرد اين نگرش مؤثر بوده است. وي با پذيرش علم النفس افلاطوني ـ تقسيم قواي نفس آدمي به ناطقه، غضبيه و شهويه – و فضايل چهارگانة او، در تنقيح و تبيين فضايل و رذايل اخلاقي كوشيد. از نظر وي مراد از حكمت، حكمت عملي است، اين رأي او خلاف انديشههاي ابنمسكويه و مولي مهدي نراقي است. همچنين وي بر اين باور است كه فضيلت عدالت، اساساً دو طرف افراط و تفريط نداشته و تنها رذيلتِ مقابلِ آن «جور» است. از ديگر باورهاي وي، آن است كه تحت فضيلت عدالت هيچ فضيلتِ فرعياي جاي نميگيرد. اين رأي او همچنان كه جلال الدين دواني در خصوص ابن سينا تعليل كرده است، ناشي از اين است كه وي عدالت را مجموع فضايل سه گانه دانسته و مستقل نميداند.