خضر نبی

خضر پيامبر

سالكى در مكاشفه‏ اى كه برايش در يكى امام‏زاده‏ هاى توابع قم حاصل شد، روحى بلند و بالا را ديد كه فرمود: «من 2900 سال خدا را عبادت كردم».
 
آن سالك اين گفته را به عرض استاد رساند. ايشان فرمود: «او حضرت خضر بود».
 
آن‏چه انبيا و ائمه و اولياء به افراد در خواب و كشف رحمانى مى‏ فرمايند، تناسبى به حال مستمع و رائى دارد. گاهى بعضى اعمال عبادى و غير عبادى سالك در جهت ازدياد حول ظاهرى، اكتساب تصرّفات، راه‏يابى به مسائل مستور و دست‏يابى به رموزات است. اين كلمات قصار، سالك را به طاعت و مقام مُخلَصين دعوت مى‏ كند.
 
 
خضر پيامبر (عليه السلام)

كسى درباره حضرت خضر پيامبر از استاد سؤال كرد، ايشان فرمود: «همراه حضرت بقيةاللَّه مى‏ باشد و خيلى پير است».

خرقه

استاد مى‏ فرمود: « بعضى‏ ها خرقه از حضرت خضر گرفتند».
خرقه: پيراهن، لباس، جامه و مانند اينهاست كه أقطاب به مريدانشان مى‏ دهند، امّا در عرفان شيعى از دست مبارك پيامبر و امامان معصوم يا اولياى كامل در خواب يا سنه يا مكاشفه رحمانى و يا معاينه به قابلان مى‏ دهند كه هر كدام تعبيرى دارد.
 مثلاً سالكى اميرالمؤمنين‏ (عليه السلام) را در رؤياى رحمانى ديد كه حضرت با عمّامه و قبا در مسجد (يا زيارتگاهى)، كيفى كه زيپ داشت به او عطا كرد و فرمود: «اين براى شماست»، و وقتى آن را گشود، عبايى سرمه‏ اى رنگ و تا كرده بود و در همان رؤيا آن را پوشيد و پيش خودش گفت: اگر مردم بپرسند اين عباى زيبا را چه كسى به تو داده، چه بگويم؟ منظور اين بود كه بايد كتمان كنى.
 تعبير اين مى‏ شود كه هدايت خلق و دستگيرى و ارشاد طالبان و قابلان به عهده او گذاشته شد.

منبع: http://erfanekeshmiri.ir/pages/akhlagh