شناخت افراد

بهترين راه
درباره بهترين راه مى‏ فرمود: راه علماى راه رفته زاهد از دنيا را برويد. كسى كه مى‏ خواهد هادى مسير باشد بايد از قرآن و اهل بيت(علیهم السلام) جدا نشده و اعتقاداش هم محكم باشد.

كسى بخواهد راه خدا برود چه كارى بايد انجام دهد؟
ج: هر چه مى‏ تواند روزه بگيرد، عزلت از مردم كند، كم بخوابد، نماز شبش ترك نشود، ذكر يونسيه چهارصد مرتبه در سجده بگويد؛ البته كمّلين سه هزار مرتبه مى‏ گويند، راهى به غير از اين نيست.

سعيد و شقى
«السَعِيدُ سَعِيدٌ فِى بَطنِ اُمِهِ وَ الشَقِىُ شَقِىٌ فِى بَطنِ اُمِهِ» وارد شده است و مولانا در مثنوى مى‏ گويد:
رگ رگ است اين آب شيرين و آب شور
در خلايق مى‏ رود تا نفخ صور
آيا ريشه و اصل را منظور است يا جهت عملى كه بعداً از قوه به فعل بايد برسد؟
ج: سعيد و شقى به صفات و آينده نيست، به ذات است يعنى سعيد در مكنون ذاته سعيد است نه بعداً.

 چرا ابن ملجم به اشقى الاشقياء شده است؟
ج: تقابل است، مقابل به اتقى الاتقياء.

سهو و نسيان
آيه «ما يَنطِقُ عَنِ الهَوى إن هُوَ إلّا وَحىٌ يُوحَى؛ و از سر هوس سخن نمى‏ گويد، اين سخن بجز وحيى كه وحى مى ‏شود نيست » (نجم/3)
آيا اطلاق دارد و هر حرف روزمره و يا امر و نهى معمولى و عرضى را مى‏ گيرد؟
ج: اينها وحى نيست، اما پيامبر (صلى الله عليه وآله) سهو و نسيان ندارد.

سهم امام
گويند مصرف بيش از حد سهم امام مشكلات براى انسان ايجاد مى‏ كند؟
ج: افراط و زياده روى در مصرف سهم امام، سبب ابتلائاتى مى‏ شود. ما كسانى را ديده‏ ايم كه مبتلا به بعضى امراض در پيرى شدند و اين ناشى از مصرف بيش از اندازه سهم امام بوده است.

اهل دانش چه طور مى‏ شود دنيا پرست مى‏ شوند؟
ج: چون سهم امام مى‏ خورند و حق آن را به جا نمى‏ آورند، به دنيا روى مى‏ آورند.

شناخت افراد
شناخت افراد با شكل‏ هاى ظاهرى مختلف و باطن‏ هاى متفاوت بسيار كار مشكلى است و اين فقير شرمسار در بين همه اساتيد مانند ايشان نديدم كه در شناخت افراد متبحّر باشد. 
اما آمدن افراد به منزل ايشان و احترامات ظاهرى استاد نسبت به ديگران، خودشان مى‏ فرمودند: «كارم با ملاك نيست». يعنى ظواهر شرع را در مسائل اخلاقى بايد مراعات كرد، اين دليل بر فوق‏ العاده‏ گى طرف نيست؛ و سيره رسول‏ اللَّه‏ (صلى الله عليه وآله) هم با همه افراد اين‏ چنين بود.
اگر استاد سرحال بودند و كسالت نداشتند، بارها و بارها، وقتى از بعضى سؤال مى‏ شد دقيقاً در شناخت نكته‏ هاى ريز و ظريف افراد اشتباه نمى‏ كردند، ولى معمولاً كتوم بودند. گاهى بعضى‏ ها استاد را براى مجلس يا ناهار دعوت مى‏ كردند، مى‏ رفتند. وقتى سؤال مى‏ شد مى‏ فرمودند: «اصرار مى‏ كنند، مى‏ روم. گاهى ميل باطنى نيست».

منبع: http://erfanekeshmiri.ir/pages/sire

موضوع سایت رویش: