عنايت استاد پس از مرگ
افراد زيادى از اهل سلوك و غير آنان سؤال كردند كه آيا استاد نسبت به شاگردان و كسانى كه در سلوك شيوه ايشان را پيروى مى كنند و كسانى كه قبل از رحلت و يا بعد از وفات دوستدار ايشان بودند و شدند، عنايت دارد؟!
در جواب گفته شد: اگر همه مكاشفات و وقايع و منام هاى رحمانى متعلق به استاد جمع آورى شود، خود كتابى مى شود.
آنانى كه از نظر سيره و محبت به ايشان از نظر روحى قريب مى باشند، از عنايات بيشترى برخوردارند.
از جمله عنايت استاد عيب بعضى سالكين را فرموده و نسخه درمانى را براى بعضى پيچيده اند. از بشارت هاى آينده يادآورى كرده و از حضور افرادى كه براى فاتحه بر مزارش آمدند، خبر دادند كه از اوّل، شما را مى ديدم.
نسبت به فردى خاص حساب جداگانه اى برايش باز كردند. به يك نفر فرمود: تو به درد سلوك نمى خورى و همينطور هم شد.
در جواب سالكى در رياضت «ياحىّ و ياقيّوم»به عدد چهل هزار در روز فرمود:
هرچه شما برايم مى فرستيد همه نقل و نبات بهشتى مى شود.
مطلب بسيار است و همين چند جمله از باب تذكر براى بصير و گيرنده بس است.
دو راه درمان
نظر ايشان اين بود كه براى از بين بردن صفات رذيله دو راه درمان وجود دارد يكى راه مجاهده است كه انسان بايد زحمت رياضت بكشد تا آنها را بيرون كند.
راه دوم مثل كسى كه در حال غرق شدن باشد و يك نفر بيايد او را نجات بدهد يا كسى كه مثلاً پايش يا دستش نجس است و در آب كُر، همه بدنش تميز و طاهر مى شود.
آب كُر يعنى ياد خدا. اگر ياد خدا دائم باشد، صفات رذيله همه اش با هم برچيده مى شود و اين ياد و محبت خدا مانع مى شود كه انسان كار زشتى انجام دهد.
ايشان با اينكه خودشان خيلى رياضت كشيده بودند، اما راه دوم را كه محبت خداست صلاح مى دانستند و خيلى بر آن تأكيد داشتند.