ملاقات با ترفند
شناسنامه
در ملاقات ايشان با امام خمينى (ره) ايرانى شدن شناسنامه را عنوان كردند و امام هم به مسئولين ذي ربط دستور دادند.
فقير شاهد بودم كه يكى از مسئولين بلند مرتبه نيروى انتظامى كه گاهى خدمت ايشان مى رسيد و يك روحانى كه سمتى عالى در قوه قضاييه داشت و گاهى خدمت مى رسيد، در موضوع شناسنامه صحبت شد، قول دادند انجام شود، ولى تا آخر عمر استاد، هيچكدام اينكار را نكردند؛ و نظر استاد اين بود كه اينان انجام نمى دهند.
اهل سلوك و كار نامفهوم
شخصى بود اهل سلوك از استان خراسان و داراى رياضاتى و حالاتى بود و مجرد مى زيست و در كنار يكى از بقعه هاى امامزادگان قم واقع در يكى از روستاها ساكن بود و مريدانى هم داشت و بعضى بسيار از او تعريف مى كردند.
روزى جناب استاد با چند نفر از شاگردان براى زيارت آن امامزاده رفتند؛ و چون هوا بسيار گرم بود در ايوان آنجا نشستند.
آن شخصِ اهل سلوك به دائره صفاى دوستانه وارد شد. يك نفر از شاگردان چيزى از خوردني ها به او داد؛ او گرفت به دست هر يك مى داد و مى گرفت تا بدست آخرين نفر هم داد. در همان اول كار، استاد فرمودند: كار بيهوده اى است؛ در واقع همانطور كه فرمودند: هيچ اثر از اين كار آن شخص ظاهر نشد.
ملاقات با ترفند
اواخر عمر استاد، روزى در منزل ايشان، شخصى از اهل دانش ديده شد كه قبلاً سمتى داشته معزول شده بود، از استاد سؤال شد: ايشان چطور خدمت شما رسيده است؟ نحوه آمدن را بيان داشتند، معلوم شد از طريق تلفن و خانواده استاد با القاب خاص، به حضور رسيد.
چند بار آن شخص مى آمد و مى نشست و حرفى نمى زد!! روزى فرمودند: ايشان كيست؟ و چه كار دارد؟
از ديگران پرسيده شد و بعضى كه او را مى شناختند، احوال مختصرى را بيان داشتند. روزى فرمودند: اين شخص به ما متوسل شده و حديث نفس بسيار دارد.!!
بعد معلوم شد كه در سمتى كه داشته از نظر سياسى و مالى دچار مشكل شديد شده و پرونده اى براى او درست كردند؛ او دنبال چاره جويى است تا شايد استاد كارى براى او كند.
البته حضرت استاد - چون كسالت داشتند - آن شخص را باطناً نپذيرفتند و كارى براى او نكردند.
منبع: http://erfanekeshmiri.ir/pages/sire