چهره اى متبسم در پس اندوه



حجة الاسلام و المسلمين عندليب زاده همدانى درباره شيخ محمّد بهارى فرمود: «او قلبى مطمئن و آكنده از اندوه داشت، اما در پس اين اندوه، چهره اى بشاش و شادمان داشت و از جدال و مناظره بركنار بود. بيان و كردار، حتى قيافه اى دلنشين و جذاب داشت، به گونه اى كه كودكان هم حضور در محضر او را بر بازى هاى كودكانه شيرين خود ترجيح مى دادند!

گريز از تعريف و تمجيد ديگران

شيخ محمّد بهارى مصداق بازر آيه (رجالٌ لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكرالله)[1] بود او همواره به ياد خدا بود. معنويت، اخلاص، تقوا و زهد از اوصاف بارز ايشان بود.

بهارى از اين كه در عرصه شهرت قرار بگيرد، گريزان بود. شايد اين جهت است كه تنها دو اثر علمى تذكرة المتقين و منشآت از او باقى مانده است. او از تعريف و تمجيد ديگران و از اين كه در معرض مدح قرار گيرد، گريزان بود.

آيت الله العظمى آخوند ملاحسينقلى همدانى به نقل از يكى از شاگردان شيخ محمّد بهارى، فرمود: نزد بهارى درس اخلاق مى خوانديم، يك روز به محل درس بهارى مراجعت كرديم، استاد فرمود: ديگر درسى نيست؟! عرض كرديم: چرا! فرمود: آيا طى اين مدت تغيير حال پيدا نكرده ايد؟ اگر نكرده ايد، طبيب را عوض كنيم![2] بهارى با نفس مسيحايى خود، درصدد ايجاد تحول و انقلاب درونى در شاگردانش بود. او كه خودش را از قيد و بند دنيوى آزاد ساخته بود، در فكر آزاد سازى ديگران هم بود.
[1] سوره نور، آيه 37.
[2] روزنامه جمهورى اسلامى، شماره 5931.​

موضوع سایت رویش: