راه نصف شده؟
روحانيّون
خيلى ديدم از روحانيّون مى آمدند و حرف مى زدند ولى ايشان سكوت مى كردند.
رساله بنويس
اهل علمى كه گاهى خدمت استاد مى رسيد، روزى گفت: در خواب ديدم كه مرحوم آيةاللَّه سيد ابوالحسن اصفهانى مرجع متوفى به من گفت: رساله بنويس!!
استاد هيچ نگفتند و در سكوتش حرفهاى بسيارى داشت. بعد از وفات استاد آن شخص رساله نوشتند، اما ديرى نپاييد كه از نظر حوزه تشخيص مرجعيتى قم، دفتر او را بستند و...
راه نصف شده؟
روزى با حضرت استاد و همسرشان و يكى از شاگردان استاد با ماشين شخصى از قم به اصفهان مى رفتيم. حدود 45 كيلومتر راه را طى كرده بوديم كه پرسيد: «راه نصف شده است»؟ عرض كردم: «خير، مقدارى مانده است».
آن زمان از جاده قديم، از طرف امامزاده عبداللَّه به اصفهان مى رفتيم كه حدود 3 ساعت راه بود.
ايشان با اينكه روز بود و بيدار بودند، اصلاً نه به تابلوى كيلومتر توجه داشت و نه به ساعت، انگار در جاى ديگرى بودند. بسيار نادر و قليل بود و يادم نمى آيد كه حتى يكبار در حال حركت از فضاى بيرون ماشين چيزى بپرسد و يا تعجب كند. غالباً در سكوت و تفكر بود.
آيا مى شود انسان كارى كند كه حرف نزند و سكوت بر دل و زبانش حاكم باشد؟
ج: آرى، با نقش اللَّه بر قلب بستن.
مراحل سير و سلوك به چه چيزهايى بستگى دارد؟
ج: اول سكوت، دوم انقطاع از خلق، سوم دوام به ذكر، چهارم سهر الليل (بيدارى شب).
منبع: http://erfanekeshmiri.ir/pages/sire