سخنرانی عربی آیت‌الله مدنی در شهر سوسنگرد به نقل از مقام معظم رهبری

در یکی از دفعاتی که سوسنگرد آزاد شده بود – بعد البته مجدداً اشغال شد – بنده در اهواز بودم و می‌خواستم به سوسنگرد بروم، لباس نظامی تنم بود. در این بین دیدم که آقای مدنی از تهران به دنبال ما به اهواز آمده‌اند. گفتند: کجا می‌روید؟ گفتم: می‌رویم سوسنگرد، گفتند: من هم می‌آیم، ایشان را هم بردیم، در آنجا ظهر نماز خواندیم و من قدری با مردم صحبت کردم. من فارسی حرف می‌زدم و نمی‌توانستم از حفظ عربی نطق کنم، به خصوص با لهجه بومی و مردمی. ایشان گفتند: «من با مردم حرف می‌زنم.» و منتظر نشدند. بعد از اینکه من صحبت کردم، جمعیت مسجد تقریباً متفرق شد.

روحانی واقعی از منظر مقام معظم رهبری

مرحوم شهید مدنی نمونه برجسته‌ای از یک روحانی فعال و حائز جهات گوناگون هستند. چون روحانیت را برخلاف مشاغل و هیئت‌های دیگری که در جامعه وجود دارد، نمی‌شود در یک بعد خلاصه کرد و مثلاً بگوییم که یک روحانی یعنی کسی که فقط به امور مربوط به امر دین وارد است، یا روحانی یعنی کسی که فقط مشغول تبلیغ دین است، یا روحانی یعنی آن کسی که فقط در ارتباط با مردم است و یا روحانی یعنی کسی که به امور دینی و مسائل روحی و خودسازی خیلی توجه می‌کند. اینها هر کدام به تنهایی معنای روحانی مطلوب نیست.

خاطره اى از درس استاد فاضل تونى !

خاطره اى ناگوار از درس شفاى استاد فاضل تونى پس از مدت مدیدى که بسیارى از طبیعیات شفا را در نزد وى خوانده ام ، برایم روى آورده است ، بدین شرح :
در این درس شفا کسى با من شرکت نداشت ، فقط من تنها به محضرش تشرف مى یافتم . یک روز چهارشنبه که روز آخر درس هفته است ، دیدم آن جناب (رضوان الله تعالى علیه ) درست و موزون مطلب شفا را تقریر نمى فرماید و پریشان مى گوید، و من چند بار سوال پیش آوردم و جواب مقنعى نفرموده است ؛ چنین انگاشتم که شاید مانعى پیش آمده است و درس را مطالعه نفرموده است ، و روزهاى پنج شنبه و جمعه و دیگر تعطیلى ها در محضر استاد شعرانى دروس ‍ ریاضى فرا مى گرفتم ،

شهید مدنی و عبادت‌هایش

آیت اللّه راستی کاشانی درباره عبادت‌های شهید آیت‌اللّه مدنی می‌گوید: «ایشان در عبادت‌هایشان یک حالت خاصی داشتند، کسانی که حالت عبادت ایشان را می‌دیدند، لذت می‌بردند. در خصوص تشویق دیگران به نماز اول وقت آمده: به شهید مدنی اطلاع دادند، طلبه‌ای صبح‌ها دیر از خواب برمی‌خیزد! او چهل روز، صبح‌ها به دیدار او می‌رود! او را از خواب بیدار می‌کند، با او نماز می‌خواند، قرآن می‌خواند، صبحانه میل می‌فرماید، تا آن عادت ناپسند را، از او بگیرد و موفق هم می‌شود.

آیت‌الله مدنی و توجه به جوانان

در بخشی از خاطرات بهاءالدینی (داماد مدنی) نوشته شده است: «آیت اللّه مدنی به جوانان عشق می‌ورزیدند و توجه خاصی به این قشر پرجنب و جوش جامعه داشت. وقت معینی از روز را به جوانان اختصاص می‌داد و ساعت‌ها سوالات گوناگون آنها را پاسخ می‌گفت. در پاسخ به سؤال یکی از نزدیکانش که پرسیده بود، حاج آقا! چرا این قدر وقت خود را به این بچه‌ها اختصاص می‌دهید، در حالی که از وضعیت جسمانی خوبی برخوردار نیستند؟ گفته بودند «اگر من آغوشم را برای بچه‌ها و جوانان باز نکنم، آغوش‌های باز شده نگران‌کننده‌ای هست که اینها را در می‌یابد.

 

مصاحبه با آقای بهاءالدینی، داماد شهید مدنی، تاریخ ۲۷/۶/۶۱.

ارادت شهید مدنی به امام خمینی (ره)

حجت الاسلام بروجردی (داماد شهید محراب) درباره ارادت شهید مدنی به امام خمینی(ره) چنین می‌گوید: «شهید مدنی با این جلالت علمی و کفایت و لیاقت شخصی، در مقابل امام راحل، کاملا مطیع و دربست در اختیار ایشان بود. می‌توان گفت فانی در امام عزیز بود و بی نهایت به او عشق می‌ورزید، یکی از اقوام نقل می‌کرد، یک روز نشسته بودیم، شهید مدنی تلویزیون را روشن کردند؛ به محض اینکه تصویر حضرت امام(ره) در صفحه تلویزیون ظاهر شد، بی اختیار خم شدند و تصویر مبارک امام را بوسیدند.

ویژگی های اخلاقی

شهید مدنی وقتی از قیامت سخن می گفت، چنان می گریست که گویا قیامت را می بیند. ایشان در خلوت شب با خدای خویش چنین راز و نیاز می کرد: «خدایا! من آمده ام. خدایا! اگر تو به من «نه» بگویی، اگر تو مرا ترک کنی، کیست که مرا دریابد. غیر از تو مگر کسی را خواهیم داشت». او در زهد و تقوا زبانزد خاص و عام بود. شهید مدنی به طهارت نفس و تقوا اهمیت خاصی می داد و پیروزی بر دشمنان را در گرو خودسازی می دانست.

شهادت شهید مدنی

شهید مدنی آخرین نمازجمعه خویش را در 20 شهریور سال 60 برپا كرد و در نافله خود به دیدار یار شتافت. ساعت یك و 45 دقیقه بود و خطیب جمعه دو ركعت نماز جمعه را خواند و در جایگاه نماز به نافله ایستاد. در این هنگام ناشناسی كه حدوداً 20 ساله بود، خود را از میان جمعیت به جلو رساند. او قصد داشت به آقا نزدیك شود. خواستند مانع راهش شوند، اما او اصرار داشت كه با آقا كار دارد. چون به او شك كردند، خواستند مانع او شوند.

صفحه‌ها

اشتراک در اسوه های اخلاقی