زلزله در بویین زهرا

شهید محراب آیت الله مدنی
همین بی‌غیرتی‌ها
آقای محمد حیدری دلگرم نقل مى کند: سال۱۳۴۱ با وقوع زلزله‌ در بویین زهرا همه جا بهم ریخته بود. هر کسی که توانسته بود از زیر آوار خارج شود، غرقه به خون بود.کسی نبود که فکر آینده‌اش باشد. نجات اقوام و خویشان و همسایگان واجب‌تر از هر چیزی بود. عمق فاجعه بسیار زیاد بود.

سیره اخلاقی شهید مدنی در اهتمام به فرهنگ حجاب

در اسناد ساواک چنین آمده است:
نامبرده اولین روزی که بالای منبر رفته، وعظ نموده گفته بود:
ای اهالی آذر شهر! در موقع آمدن به ایران در کرمانشاه بعضی‌ها از من پرسیدند: اهل کجا هستی؟ گفتم: آذرشهر.
آنها گفتند: آذر شهر شراب خوبی دارد که در تمام ایران مشهور است.
سپس اضافه کرده: وجود کارخانه مشروب سازی در شهرستان چه معنی دارد؟ اگر از روز اول شما به آنها جنس نمی‌فروختید، آنها می‌رفتند.

سیره اخلاقی شهید مدنی در اهتمام به فرهنگ حجاب

در اسناد ساواک چنین آمده است:
نامبرده اولین روزی که بالای منبر رفته، وعظ نموده گفته بود:
ای اهالی آذر شهر! در موقع آمدن به ایران در کرمانشاه بعضی‌ها از من پرسیدند: اهل کجا هستی؟ گفتم: آذرشهر.
آنها گفتند: آذر شهر شراب خوبی دارد که در تمام ایران مشهور است.
سپس اضافه کرده: وجود کارخانه مشروب سازی در شهرستان چه معنی دارد؟ اگر از روز اول شما به آنها جنس نمی‌فروختید، آنها می‌رفتند.

حکایت فتح سوسنگر از زبان حاج غفار رستمی-2

فردای آن روز دیدیم شهید دکتر چمران آمد و گفت: امام فرموده اند امشب باید محاصره سوسنگرد شکسته شود. در جلسه بودیم. من به عنوان معاون گروهان اعزامی‌ از سپاه تبریز و جانباز سرافرازحاج ناصر بیرقی هم فرمانده ما بود که الان هر دو پایش از زانو قطع است.

 

آن زمان هنوز تیپ وجود نداشت.
 

سیره مناجاتی شهید آیت الله مدنی

آقای بهاءالدینی( داماد آیت الله مدنی) در خاطراتش می گوید:

ما حالات نورانی و با صفای ایشان(آیت الله مدنی) را در مناجات های نیمه شب شان نظاره گر بودیم. در نیمه شب یک روز تابستانی در محلی نزدیک همدان، دیدم از میان درختان باغ صدای ناله می آید، از جا بلند شدم و دیدم آقای مدنی نیست و رفته میان درختان گریه می کند و می گوید: « خدایا من آمدم،اگر تو به من جواب ندهی و رهایم سازی کیست که مرا در یابد؟!»(1)

آقای بروجردی، داماد دیگر آیت الله مدنی(ره) در ضمن خاطراتش می گوید:

سردار حاج حسین مختاری و وصف شهید مدنی -2

مدنی از نظر عرفانی و اخلاقی در اوج بود.

اگر بخواهیم مقایسه ای بکنیم با شهید دستغیب باید بگویم شهید دستغیب رک تر بود و راحت تر حرفش را می زد. مثلاً فرض می کنیم در صحبت هایش می گفت خاک بر سر صدام. ولی شهید مدنی همین هم نمی گفت.

عفت کلام بسیار بالایی داشتند. ولی باید گفت این دو مثل هم هستند. و شاید بتوان گفت نزدیکترین فرد به شهید مدنی همین شهید دستغیب بود.

از همان روز اول حتی کسانی که با روزنامه خواندن مخالف بودند در مقابل شهید مدنی کرنش کردند. و ایشان توانست محور انقلابیون قرار گیرد.

سردار حاج حسین مختاری و وصف شهید مدنی -1

سردار حاج حسین مختاری از انقلابیون شهیر کازرون می باشد و در مبارزات انقلاب در راس انقلابیون پیرو خط امام در کازرون و ممسنی فعالیت داشته است در مصاحبه ای راجع به سیره عملی و فضائل شهید آیت الله مدنی اینگونه گفت:

شهید مدنی واقعاً خیلی بزرگوارتر از آن است که من بخواهم در موردش حرف بزنم. این را قلبی می­گویم. این تعارف نیست. ما مثل یک کودک در مقابل انسان بزرگ و بزرگوار و فرهیخته چی می­توانیم بگوییم.

علمای خیلی بزرگتر از ما عاجزانه در موردش حرف زده اند.

صفحه‌ها

اشتراک در اسوه های اخلاقی