تازه بودن بدن قطب راوندی

آیت الله العظمی اراکی می فرمود:
مرحوم آخوند محمد حسن جلالی نقل کرد که:
استادم مرحوم آقا شیخ محمدحسین فرمود وقتی که صدراعظم (قریب به زمان مشروطیت) صحن مطهر قم را تعمیر می کرد در اثر تعمیر، روزنه ای به قبر قطب راوندی باز شده بود.
من رفتم و از نزدیک دیدم که دو سر زانوی مرحوم قطب راوندی سالم است.
سر خود را داخل قبر کردم و سر زانوی آن بزرگوار را بوسیدم در حالی که اثری از فرسودگی در آن نبود و هیچ تأثیری هم از بوسیدن من در آن بوجود نیامد...

دستگیری حضرت سیدالشهداء (علیه السلام)

آیت الله شب زنده دار می فرمودند:
یکی از دوستان متدّین جهرمی به نام حاج مصطفی که شغل قنادی داشت نقل کرد که من در آغاز، کسب و کار خوبی نداشتم؛ ولی همیشه یکی دو نفر را جهت خواندن زیارت عاشورا دعوت می کردم و به صحرا می رفتیم پس از آن، با نان و خرما و ارده از آنها پذیرایی می کردم.

این کار سالها ادامه داشت و به قدری این برنامه توسعه یافت که در این اواخر هیأتهای مختلف عزا را اطعام مفصل می کردم.
ایشان (حاج مصطفی) گفت: در زمان جنگ بین المللی من پول داشتم ولی قند پیدا نمیشد تا جهت پذیرایی خوانندگان زیارت عاشورا آن را تهیه کنم.

آثار صفات عالیه

آیت الله العظمی  اراکی همه شبها پس از ادای نماز مغرب و عشاء در مدرسه فیضیه به صحن مطهر حضرت معصومه (س) می رفتند و در کنار مرقدی فاتحه می خواندند.
از ایشان سوال شد این قبر از کیست؟
|فرمودند: مرقد حاج سید عبدالمطلب رشتی است، که نه با من خویش بوده نه رفیق فقط یک منقبت برای من نقل کرده است لذا من حق او را محترم می شمارم.
سید عبدالمطلب که شخصی موثق و مورد اعتماد من بود، روزی به منزل مرحوم آیت الله العظمی  سید محمدتقی خوانساری (رحمه الله علیه) آمد و چنین گفت:

بی توجهی به نماز

حجت الاسلام ابوالقاسم غروی می فرمودند:
شخصی نزد پدرم آمد و طلب استخاره کرد.
پدرم گفت: بد است ضرر می کنی. بلکه در هر معامله ای که انجام دهی ضرر خواهی کرد.
آن مرد گفت: آقا چرا اینطور است؟
من می توانم کار را بیافرینم. اما در عین حال همیشه متضرر می شوم.

پدرم گفت: می خواهی علت آن را بدانی؟
گفت: آری
فرمود: علت آن دو چیز است:
یکی به خاطر خانه ای که در آن زندگی میکنی؛

اثر ترک حج

حجة الاسلام سید موسی اصفهانی می گفتند :
دائی من با آیت الله العظمی حکیم مرتبط بود و به درس ایشان می رفت .
ایشان گفت آقای حکیم فرمودند با شخصی دوستی فراوانی داشتم و با هم قرار گذاشته بودیم که هر کدام زودترازدنیا رفتیم به خواب دیگری بیاییم .
دوست من وفات یافت و حدود یکسال گذشت و به خوابم نیامد .
پس از گذشت یکسال بخوابم آمد گفتم قرار بود زود به خوابم بیایی !
گفت: هنگامی که مردم به من گفتند : مت یهودیا او نصرانیا
گفتم چرا؟ گفتند چون حج به گردن داری بسیار ناراحت شدم اما در آن حال فاطمه زهرا و ائمه اطهار علیهم السلام را دیدم .

اثر خدمت و احترام به پدر و مادر

آیت الله خزعلی از آیت الله محمدرضا بروجردی نقل کردند که :
پدر آقای مشکور در عالم خواب می بیند به حرم امام حسین علیه السلام مشرف شده است و همه مردمی که آنجا به زیارت مشغول هستند – به جز چند نفر – به صورت حیوانات دیده می شوند.
در همان حال نیز مشاهده می کند که جوانی به حرم وارد شده و گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله
و از آن حضرت جواب شنید :

و علیک السلام احسنت.

مشکل شدن امور به خاطر ترک نماز

مرحوم آیت الله حق شناس نقل  می کردند:
موقعی که من در قم ساکن بودم، یکی از جوانهایی که با من رابطه داشت نامه ای به من نوشت که فلانی، مرا برای سربازی طلبیده اند شما دعا بفرمایید تا شاید از آن خلاص شوم.
من هم به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) رفتم و برای نجات او دعا کردم.
شبانگاه خواب دیدم که جوان مذکور به اتاق من آمده و به سینه میزند و حسین، حسین می گوید.
خواب را برای مرحوم آیت الله آقای حجت نقل کردم.
ایشان چنین تعبیر فرمود: این شخص مضطر است بیشتر درباره او دعا کنید.

مشکل شدن امور به خاطر ترک نماز

مرحوم آیت الله حق شناس نقل  می کردند:
موقعی که من در قم ساکن بودم، یکی از جوانهایی که با من رابطه داشت نامه ای به من نوشت که فلانی، مرا برای سربازی طلبیده اند شما دعا بفرمایید تا شاید از آن خلاص شوم.
من هم به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و برای نجات او دعا کردم.
شبانگاه خواب دیدم که جوان مذکور به اتاق من آمده و به سینه میزند و حسین، حسین می گوید.
خواب را برای مرحوم آیت الله آقای حجت نقل کردم.
ایشان چنین تعبیر فرمود: این شخص مضطر است بیشتر درباره او دعا کنید.

غیبت و بدگویی از دیگران

شیخ بهلول، نقل کرد در زمان رضاخان به خاطر آن که مورد غضب شاه بودم و مأموران در تعقیب من بودند، همسر خود را طلاق دادم؛ زیرا اگر او به زوجیت من باقی می ماند ممکن بود مورد تعرض دستگاه قرار بگیرد.
حتی پس از آن که او را طلاق دادم و عده او تمام شد وسیله ازدواج مجدد را برای او فراهم آوردم تا هیچ ناراحتی و خطری از ناحیه من متوجه او نشود.
مدتی گذشت این زن مرد.
من در خواب سه نفر زن را دیدم که نزد من آمدند. از آنها پرسیدم شما کیستید؟
یکی از آنها گفت: من عمه پدر تو هستم، و دو نفر دیگر هم از خویشان به شمار می آمدند.

ازدیاد رزق

حجت الاسلام سید عباس حسینی واعظ می فرمود:
مشهد رفتم و خدمت حاج شیخ حسنعلی نخوکی اصفهانی رسیدم به ایشان عرض کردم برای عاقبت به خیری و روزی چه کاری باید کرد فرمود :

 

نماز اول وقت نماز اول وقت نماز اول وقت.

 

منبع: کتاب روزنه هایی از عالم غیب

صفحه‌ها

اشتراک در نکته های ناب اخلاقی