ملاقات با ترفند

شناسنامه
در ملاقات ايشان با امام خمينى (ره) ايرانى شدن شناسنامه را عنوان كردند و امام هم به مسئولين ذي ربط دستور دادند.
فقير شاهد بودم كه يكى از مسئولين بلند مرتبه نيروى انتظامى كه گاهى خدمت ايشان مى‏ رسيد و يك روحانى كه سمتى عالى در قوه قضاييه داشت و گاهى خدمت مى‏ رسيد، در موضوع شناسنامه صحبت شد، قول دادند انجام شود، ولى تا آخر عمر استاد، هيچ‏كدام اين‏كار را نكردند؛ و نظر استاد اين بود كه اينان انجام نمى‏ دهند.

اهل سلوك و كار نامفهوم

شناخت افراد

بهترين راه
درباره بهترين راه مى‏ فرمود: راه علماى راه رفته زاهد از دنيا را برويد. كسى كه مى‏ خواهد هادى مسير باشد بايد از قرآن و اهل بيت(علیهم السلام) جدا نشده و اعتقاداش هم محكم باشد.

كسى بخواهد راه خدا برود چه كارى بايد انجام دهد؟
ج: هر چه مى‏ تواند روزه بگيرد، عزلت از مردم كند، كم بخوابد، نماز شبش ترك نشود، ذكر يونسيه چهارصد مرتبه در سجده بگويد؛ البته كمّلين سه هزار مرتبه مى‏ گويند، راهى به غير از اين نيست.

سعيد و شقى
«السَعِيدُ سَعِيدٌ فِى بَطنِ اُمِهِ وَ الشَقِىُ شَقِىٌ فِى بَطنِ اُمِهِ» وارد شده است و مولانا در مثنوى مى‏ گويد:

راه نصف شده؟

روحانيّون 
خيلى ديدم از روحانيّون مى‏ آمدند و حرف مى‏ زدند ولى ايشان سكوت مى‏ كردند.

رساله بنويس 
 اهل علمى كه گاهى خدمت استاد مى‏ رسيد، روزى گفت: در خواب ديدم كه مرحوم آيةاللَّه سيد ابوالحسن اصفهانى مرجع متوفى به من گفت: رساله بنويس!!
استاد هيچ نگفتند و در سكوتش حرفهاى بسيارى داشت. بعد از وفات استاد آن شخص رساله نوشتند، اما ديرى نپاييد كه از نظر حوزه تشخيص مرجعيتى قم، دفتر او را بستند و...

راه نصف شده؟

سجده‏ هاى طولانى

بعضى وقت‏ها سجده‏ هايشان طولانى مى‏ شد. يك روز از ايشان علت آن را پرسيدم، فرمودند: اين‏ها يك چيزهاى غيبى است نمى‏ توانم بگويم.

بهترين كار براى سالك در كدام يك از اعمال عبادى است؟
ج: بهترين آن سجده است مانند ذكر يونسيه «لا اله الّا انت سبحانك انّى كنت من الظّالمين» يا ذكر سجده حضرت موسى‏ بن جعفر (عليه السلام) «عظم الذّنب من عبدك فليحسُن العفو من عندك».

سكوت 

آقا سید علی قاضی

مرحوم سيد على آقا قاضى هم سجده بسيار مى‏ كرد. روزى رفتم منزلش، ايشان در سجده بود، آنقدر سجده‏ اش طول كشيد كه از منزلش بيرون آمدم و نخواستم مزاحم عبادتش شوم.
مرحوم سيد هاشم حدّاد هم بيشتر به سجده مشغول بود، به ذكر يونسيه و ذكر «يااللَّه يااله ياربّ» يك ساعت زمانى در سجده كه براى تقويت روح و قلب مؤثر مى‏ باشد.

ساده بی آلایش

ايشان ساده‏ تر از عموم مردم زندگى مى‏ كرد. خيلى ساده و بى‏ آلايش بود. گاهى حتى امور عادى زندگى‏اش نمى‏ گذشت. ايشان اغلب در مضيقه مالى بودند ولى اصلاً به زبان نمى‏ آوردند.

لباس كهنه 
ايشان بسيار ساده لباس مى‏ پوشيدند. يك روز من گفتم: آقا لباستان كهنه شده است. فرمودند: «نه، همين بس است، تازه زياد هم هست». گفتم: نگاه مردم! فرمودند: «من با مردم كارى ندارم با خدا كار دارم».

كلاه هديه را برد 

دل بايد بخندد

عكس نگرفت 
ايشان با عكس گرفتن مخالف نبودند ولى وقتى جمعى نشسته بودند و آقاى كشميرى را دعوت مى‏ كردند كه در آن جمع تشريف بياوريد. در مجلس تقاضاى عكس گرفتن از ايشان كردند ولى استاد اين روايت را خواندند كه «اشدّ الناس يوم القيامة المصورون» سخت‏ ترين مردم روز قيامت تصوير برداران هستند و سپس بلند شدند و از مجلس بيرون رفت.

جيب خالى 
از وقتى كه بعضى شاگردان خاص با حضرت استاد آشنا شدند و همراه ايشان بودند، هيچگاه ديده نشد كه پول در جيب قباى ايشان باشد.

ميل باطنى

روزى قبل از ظهر به منزل استاد رفتم و ديدم ايشان درون ماشين كسى نشسته است و دعوت‏ كننده درون منزل استاد منتظر همسر ايشان است. عرض كردم جائى تشريف مى‏ بريد؟ فرمودند: اين شخص (فرزند يكى از مراجع) مرا براى ناهار به منزلش مى‏ برد اصلاً حالش را ندارم.
چون آن دعوت‏ كننده اصرار بسيار كرد و مدتى كوتاه هم ذكر مى‏ گفت و بعد رها كرد، با اينكه ميل باطنى نداشتند اما در ظاهر مجبور مى‏ شدند كه بروند، اللَّه‏ اكبر!

تعريف از خود 

سبك جواب دادن

نوعاً استاد به خاطر كسالت جسمانى جواب‏ ها را مختصر مى‏ دادند و گاهى به يك كلمه و يا يك جمله بسنده مى‏ كردند و گاهى هم به خاطر عدم صلاحيت طرف از باب (تجاهل عارف) مى‏ فرمودند: «نمى‏دانم».
در مقام اقناع شخص به يك جمله، مانند «تقوا بورزيد، مراقبه داشته باشيد» ده‏ها جواب مشكلات نفسى و غيره را مى‏ دادند و زبال حالش اين بود: «در خانه اگر كس است، يك حرف بس است».

سيره نبوى و علوى 
روزى شخصى از اقوام مادرى استاد از تهران به قم و منزل استاد آمد. ايشان با او به محبت برخورد كرد و بعد او را به بنده معرفى كرد كه از اقوام است.

صفحه‌ها

اشتراک در اسوه های اخلاقی