حال ندارم

حال ندارم

اواخر عمر شريف ايشان كه بر اثر سكته، كسالت غالب بود، حال استخاره مفصل با توضيح و شرح را نداشتند. گاهى از خارج كشور و گاهى يك مسئول با تلفن استخاره مى‏ خواستند.
 عيال مكرمه ايشان مى‏ گفتند: خيره (استخاره بگيريد)، استاد استخاره مى‏ گرفتند و مختصر مى‏ فرمودند. همسرشان مى‏ گفتند: توضيح بدهيد، فلان كس از راه دور است. استاد مى‏ فرمودند: من حال ندارم!!
 
 لا اله‏ الّا اللَّه

قرص و محکم

تعاريف فعلى نه مقامى

استاد بارها از بعضى‏ ها كه مشغول مجاهدت و ذكر و فكر بودند، تعريف مى‏ كرد، امّا نظر ايشان اين بود كه اين براى حال فعلى است. اگر حال باقى بماند يعنى مقام شود، بسيار خوب است. مثلاً درباره يكى از دوستانش كه سال‏ها از نجف و ايران رفاقت داشتند، فرمود: «او سوخته است». اين جمله ايشان نوعاً تعاريف فعلى و حالى همان زمان بوده، ولى از نوع تعاريف مقامى نبوده است.
 

قرص و محكم

سیره علمی

درس رفتن

آيت ‏اللَّه‏ كشميرى مى ‏فرمودند: چند تا طلبه بوديم كه درس هر مرجعى مى‏ رفتيم، درس عمومى حوزه مال آن مرجع بود.

 
 عمامه‏گذارى در 14 سالگى 

فرزند استاد گفت: پدرم تا سن 12 سالگى توى همين مدرسه ‏ها (دبستان) درس خواند، ولى پس از دبستان (كلاس ششم) رفت دنبال علوم حوزوى و تقريباً 14 ساله بود كه پدرش، سرشان عمّامه گذاستند.
 
 مباحثه 

بعد از آن هم در صحن نزديك مقبره جدّشان (آيت ‏اللَّه سيد محمد كاظم يزدى) مباحثه داشتند. 
 
 
 طلب و اراده

دل دریایی

دريايى از معارف

مردى بود خليق، كريم ‏النفس، منيع‏ الطبع، مهربان و شيوه سلوكى ‏اش شوقى بود، نه خوفى و داراى سعه صدر بود.
 اين اواخر ساكت بود؛ او دريايى از معارف بود گاه‏گاهى طوفانى مى‏ شد و ما ساحل ‏نشينان را زلال آب فرا مى ‏گرفت و استفاده مى ‏كرديم.
 
 شخصيت جامع

 شخصيت عرفانى ايشان بيشتر در ذكر و فكر بود و من در چهل سال شخصيت جامعى مثل او نديدم.
 
 مكروهى نديدم

با تقوی

با تقوا

بزرگانى نزد ايشان مى ‏آمدند و مى ‏پرسيدند: فلان كمال چه ‏طورى به دست مى‏ آيد؟ مى‏ فرمود: با تقوا به وجود مى ‏آيد.
 ببينيد طرف ما كشميرى است كه مى ‏فرمود: تقوا داشته باشيد.
 
 سفارش به تقوا 

اوايل كسى نزدشان مى ‏آمد، اول بار سفارش به تقوا مى ‏كرد؛ بعد كه آشنايى بيشتر مى ‏شد مراحل ديگر مثل ذكر و... بود.
 
 تلوّن و تمكّن

ترقی

در دستورات علماى اخلاق براى سلوك صوم، عزلت، جوع، صمت وارد شده است. كدام يك از اينها در ترقى سالك تأثير دارد؟
 صوم (روزه).
چه چيزى باعث رشد معنوى مى‏ شود؟
 تقوا، نه صورت تقوا بلكه حقيقت تقوا را داشته باشد.
 آيا براى ترقى استعداد ذاتى شرط است؟
همه استعداد دارند لكن توفيق الهى بايد شامل حال شود، شقاوت مقتضى است نه علت تامه، چه آن كه همه ذاتاً ظرفيت دارند.
 در حديث آمده «مَن صَلّى عَلَىَّ مَرَّة لَم يَبق مِن ذُنُوبِهِ ذَرّة». هر كس به من يك‏بار درود بفرستد همه گناهانش پاك و آمرزيده مى ‏شود.

صفحه‌ها

اشتراک در اسوه های اخلاقی